سالروز تاسیس خبرگزاری تاس TASS


مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه و 38 ثانیه
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه و 38 ثانیه
دولت شوروی (جماهیریه سوسیالیستی) دهم جولای سال 1925 خبرگزاری TASS (تاس Telegraph Agency of Soviet Union) را تاسیس کرد تا انحصار خبررسانی را از دست غرب (به زبان کرملین وقت: امپریالیسم ـ کاپیتالیستهای غارتگر) خارج سازد و اصطلاحا؛ جهانیان را از زوال و انحطاط در کشورهای با نظام کاپیتالیستی، واقعیت رویدادها و نیز پیشرفتهای سوسیالیسم آگاه گرداند.

طبق اعلامیه رسمی تاسیس تاس در ژوئیه (جولای) 1925، هدف از ایجاد این خبرگزاری خنثی کردن گزارشهای دستچین شده و تبلیغی خبرگزاری های غرب و نیز رسانیدن اخبار فعالیت ها و پیشرفتهای شوروی و کمونیست های جهان به ملل دیگر بود که خبرگزاری های غرب متهم شده بودند که آنها را از قلم می اندازند و یا دستکاری می کنند. سران کرملین در آن زمان غافل از این بودند که برای روزنامه نگاری کردن به «روزنامه نگار» نیاز است و پول، شعار، تئوری حزبی، تاسیس مدرسه روزنامه نگاری، تاسیس خبرگزاری و ایجاد روزنامه و رادیو نمی تواند «روزنامه نگار» مورد نظر تولید کند؛ استعداد، هوش، علاقه، دلسوزی و انگیزه لازم است و افرادی با این شرایط، نادر و کمیاب هستند.
تاس دو هفته بعد و از بیست و پنجم جولای برجای «آژانس تلگرافی روسیه» نشست و کار خودرا آغاز کرد و در اوج فعالیت دارای 110 دفتر و 5 هزار کارمند ازجمله هزار ژورنالیست (کارمند تحریری) بود. تاس پس از فروپاشی شوروی تحت نام «ایتار تاس» به کار خود ـ محدودتر از گذشته ـ ادامه می دهد. نگاهی به وبسایت های دستگاههای خبری روسیه امروز و مقایسه و دقّت در مطالب آنها نشان می دهد که هنوز روس ها موفق به پایان دادن به ضعف ژورنالیسم خود نشده اند و تا بر این ضعف فائق نیایند، قدرت نخواهند شد.
«تاریخ» نشان داد که تاسِ وقت به دلیل کمبود روزنامه نگار ماهر در شوروی، و نبودن انگیزه و استعداد و حس مسئولیت در کارکنان تحریری آن موفق به رسیدن به هدفهایش نشد و حتی نتوانست در کشورهای نامتعهد برای اخبار خود به حد کافی مشتری به دست آورد و رسانه های این ممالک را مشترک خود کند. علل آن متعدد و از جمله توجه نکردن به عنصر استعداد در انتخاب دانشجو برای دوره های آموزش روزنامه نگاری، کمبود معلومات عمومی کارکنان تحریری تاس، نارسا بودن شناخت آنان از خبر و اشتیاق به خبرگیری، نبود انگیزه و علاقه فردی به کار خبر و اطلاع رسانی، اداره تاس و رسانه های شوروی بمانند هر سازمان بوروکراتیک دیگر توسط افراد خارج از حرفه و نیز انشای خاص اخبار تاس (پیاده کردن عین نطق ها و مخابره عین اطلاعیه ها و اعلامیه بدون تنظیم ژورنالیستی آنها تا مفهوم مردم معمولی شوند) و ناکامل بودن گزارش ها بود که دوباره نویسی آنها برای رسانه های مشترک، وقت گیر و پُرهزینه بود.
مورخان یکی از علل فروپاشی شوروی و عقب نشینی سوسیالیسم آن را، ضعف رسانه های آن کشور نوشته اند که این رسانه ها نتوانستند پیدایش فساد اداری (دولتی) و نقائص کار و خروج سازمانهای دولتی ـ حزبی از اصول ایدئولوژی (نظام حاکم) و شعارهای انقلاب بلشویکی اکتبر 1917 را به موقع گزارش کنند و بشکافند و درد دلها و ناخرسندی ها و نظرات اتباع را منعکس سازند تا از پیدایش مسائل و نارضایی ها پیشگیری شود. این ژورنالیسم نه مقاله و تفسیرنگار با جرأت داشت و نه آگاه و دلسوز که نظر و اندرز دهند و نه سعی می کرد که نظر دیگران را بیابد و منعکس کند تا مسائل انبوه نشوند. به علاوه، درجریان جنگ سردِ دو بلوک ـ ژورنالیست های شوروی نتوانستند آنطور که باید از نظام سوسیالیستی این جماهیریه دفاع کنند، ضعف های رقیب (بلوک غرب) را که کم هم نبود برملا سازند و لذا با شکست آنان در انجام وظایفشان آن نظام هم فروپاشید.
به باور استادان حرفه، به نظر می رسد که پس از فروپاشی شوروی، رسانه های روسیه هنوز دچار بی هدفی و کمبود روزنامه نگار ماهر هستند و پیشرفت چشمگیر نداشته اند زیرا که نیروی انسانی است که رسانه ها را بارور می کند، نه سرمایه و تجهیزات و کمک مالی دولت. بررسی مطالب این رسانه ها نشان می دهد که هوادار همان منابع و مقامات هستند که نسبت به آنان لطف دارند نه کشور و ملت و دولت.
در «قرن نامه» روند رسانه ها در سده بیستم که در سال 2002 انتشار یافت، نویسنده فصل رسانه های شوروی یک دلیل دیگر هم بر دلایل ضعف رسانه های شوروی وقت افزوده است و آن «تنگ نظری» مدیران این رسانه ها و مسئولان مربوط در دستگاه دولت و حزب حاکم بود که نمی خواستند و اجازه (راه) نمی دادند تا استعدادهای تازه وارد رسانه های شوروی شوند و به وطن کمک کنند تا شکست نخورد؛ حال آن که مارکس و لنین در این زمینه سفارش بسیار کرده بودند. مارکس گفته است که مطبوعات غرب زیربنای کاپیتالیسم این ممالک هستند و برای نابود کردن کاپیتالیسم باید از زیربنای آن آغاز کنیم که رسانه ها هستند. لنین هم تاکید براین داشت که ضعف های جهان کاپیتالیسم را باید از لای بلای مطبوعات آن بیرون کشید، ترجمه کرد و منعکس ساخت تا مردم ما بدانند که مرغ همسایه آنطور که تبلیغ می شود؛ غاز نیست. وی به همین دلیل سالها مطالب اصلی پراودا را شخصا اِدیت نهایی (پروف ریدینگ) می کرد.
یک نویسنده روزنامه اطلاعات (چاپ تهران) که با یک هیات مطبوعاتی ایران به دعوت دولت کرملین به شوروی رفته بود در بازگشت، ضمن گزارش بازدید خود به شورای نویسندگان آن موسسه (موسسه مطبوعاتی اطلاعات) که هر هفته ـ دوشنبه ها ـ تشکیل جلسه می داد گفت: "تعجب کردم وقتی که دیدم در کشوی میز بسیاری از نویسندگان ایزوستیا [که در آن زمان سردبیرش دادماد برژنف بود] بطری کوچک (اصطلاحا؛ بَغَلی) وُدکا قرارداشت که ضمنِ لایِ انگشت داشتن سیگارِ روشن، پس از نوشتن هر چند پاراگراف، یک جرعه از آن بطری می نوشیدند و بوی الکل و دود سیگار فضای اطاق خبر را فراگرفته بود و وقتی که یکی از اعضای هیات بازدید کننده (هیات ایرانی) موضوع را با سردبیر ایزوستیا (روزنامه ارگان دولت شوروی) در میان گذارد، گفت می داند، ولی به کجا برود روزنامه نگار بهتر بیاورد؟، از هر یک از این نویسندگان چند مقام حزبی پشتیبانی می کنند!.".
مورخان معاصر شکست انقلاب شوروی را مصداقی از عقاید «ادموند بورک» فیلسوف انگلیسی می دانند که کرملین وقت نتوانست واکنش های مردم را تحلیل و درک و راه و روش خودرا اصلاح کند، به عبارت دیگر زنگهای خطر بیماری را بشنود و درمان کند تا بیماری مزمن نشود و به صدا درآوردن زنگهای خطر وظیفه رسانه های یک کشور است که با مهارت و در قالب مطالب ژورنالیستی، آن را منعکس می کنند و تحلیلگران سازمانهای امنیتی می شکافند و مشاوران ویژه (در آمریکا؛ اطاقهای اندیشه و انستیتوهای مطالعاتی) راه حل ارائه می دهند که به صورت پالیسی، ضابطه و روال کار در می آید. لنین، زمانی که پراودا را اِدیت نهایی می کرد


: تاریخ شوروی استالین لنین
سالروز تاسیس خبرگزاری تاس TASS
5.0 (2)


موضوع جالبی بود

1402/04/19 5 · Reply


عالی بود. ممنون از زحماتتون

1402/04/19 5 · Reply




©2003-2024

0.29179 13.55 52