سالروز برداشتن محدودیت های رسانه ای کودتای سَردار محمدداودخان


مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه و 23 ثانیه
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه و 23 ثانیه
دوم اکتبر 1973 پس از دو ماه و دو هفته، محدودیت انتشار خبر در رسانه های ایران (نشریات و رادیو ـ تلویزیون) درباره جزئیات اظهارات و کارهای سَردار محمد داودخان رهبر کودتا و بنیادگذار نظام جمهوری در افغانستان برطرف شد.

کودتای سردار محمد داودخان بر ضد محمدظاهرشاه (پسر عمویش) هفدهم جولای 1973 (26 تیرماه 1352) انجام و سَردار روز بعد از آن (18 جولای و زادروز خود) نظام افغانستان را «جمهوری» اعلام کرد. افغانستان مرکب از استان های خاوری ایرانزمین و بخشی از خراسان بزرگتر، از زمان جداشدن از ایران (در نیمه قرن نوزدهم) به نوعی تحت الحمایه انگلیس و از زمان استقلال تا آن روز، نظام پادشاهی داشت. «ایرانیان» خروج ایرانزمین از دست عرب و احیاء استقلال و حاکمیّت ملّیِ میهن را باید مدیون مردان همان استانها بدانند ازجمله طاهریان (برخاسته از پوشنگِ هرات)، یعقوب لیث، استادسیس و پسران آذرک (برخاسته از سیستان خاوری)، هاشم حکیم (المقنّع)، ابومسلم و ... از خراسان، سامانیان (برخاسته از میان تاجیکیانِ فرارود ـ خراسان بزرگتر) و نیز دیلمیان و زیاریان (برخاسته از گیلان و مازندران) و بابک خرّمدین برخاسته از آذربایجان.
یعقوب لیث پس از آزادکردن مناطق خاوری ایرانزمین، در شهر کرمان بازگشت به زبان پارسی را رسما اعلام داشت و پس از آزادکردن فارس و خوزستان از دست عرب، ادامه مهاجرت عرب به خوزستان را ممنوع ساخت و پس از جنگ با خلیفه عباسی، در خوزستان درگذشت و در همین جا مدفون شده است که می دانیم نفت ایران عمدتا از همین منطقه است. «تاریخ» از یعقوب لیث به عنوان قهرمان ملّی ایرانیان نام می برَد.
جدایی قطعی استانهای خاوری از ایران در نیمه دوم قرن نوزدهم و به دست دولت لندن و در پی لشکرکشی این دولت به بوشهر، خارک و مناطق دیگر خوزستان صورت گرفت. طولی نکشید که روسیه هم پس از ساخت و پاخت با دولت لندن، بر منطقه فرارود مستولی شد و ایران کوچکتر شد.
در تیرماه 1352 در توجیه محدودیت انتشار اخبار مربوط به تحولات افغانستان، به سردبیران رسانه ها (نشریات و رادیوتلویزیون) گفته شده بود که سردار محمدداود یک ناسیونالیست پشتون است، قبلا با تاجیک ها (تاجیکیان ـ پارسی زبانان) رابطه خوب نداشت و تا اواخر دوران نخست وزیری اش (1953 ـ 1963) برای جداکردن پاتان ها (پشتون ها به مرکزیت پیشاور) از پاکستان و ایجاد کشور پختونستان و نیز تشکیل یک کشور مستقل در بلوچستانِ پاکستان (تا به دریای آزاد راه داشته باشد) تلاش می کرد و با این تفکر، افغانستان را در آستانه جنگ با پاکستان قرارداده بود که شاه (پهلوی دوم) میانجی گری کرد. «سَردار» سپس به مسکو روی آورد و به تشویق روس ها، دَم از تاسیس جمهوری خراسان بزرگتر (عملا تجزیه ایران و گسترش قلمرو اتحاد شوروی) زد و کودتای او نیز با حمایت و ترغیب روس ها بوده است و ما (ایرانیان) باید مراقب حرف ها و حرکات بعدی او باشیم و در نوشتن اخبار و مقالات احتیاط کنیم. [از قدیم الایّام و بویژه در مناطق خاوری ایرانزمین ازجمله کرمان، خراسان، بلوچستان، هرات، سیستان و ...، فرماندهان و برجستگان نظامی را «سَردار» می خوانده اند.].
دوم اکتبر رفع محدودیت به این صورت توجیه شد که واشنگتن موفق شده است «سَردار» را به جانب خود جلب و از مسکو دور کند و لذا، دیگر خطری از ناحیت او متوجه تمامیّت ایران و پاکستان نیست.
مرور زمان نشان داد که همین نزدیک شدن سَردار محمدداودخان به آمریکا سبب شد که مسکو حزب کمونیست افغانستان را تقویت و تحریک به کودتا کند و این عمل در اپریل 1978 انجام و سَردار ضمن آن کشته شد و ایران از جمله نخستین کشورهایی بود که رژیم کمونیستی افغانستان را به رسمیت شناخت! که باعث رنجش دولت واشنگتن شد. همین اقدام دولت وقت ایران سبب شد که نورمحمد تره کی رهبر افعانستانِ کمونیست زمزمه قبلی ایجاد جمهوری خراسان را به تشکیل کنفدراسیون ایران و افغانستان مرکب از دو کشور کاملا مستقل تبدیل کند.
مسائل خاور میانه و آسیای جنوبی هر بار، بحث تغییرات نقشه جغرافیایی منطقه به تصمیم قدرت های اروپایی وقت را به میان آورده است. دولت لندن و دولت تزاری روسیه در قرن نوزدهم این نقشه ها را بدون توجه به سوابق تاریخی، نیاکان مشترک و فرهنگ واحد تغییر دادند و دولت لندن پس از پیروزی در جنگ جهانی اول، در شبه جزیره عربستان و مناطق اطراف آن چند کشور که قبلا و در تمامی طول تاریخ وجود نداشتند تاسیس کرد و مسائل امروز نتیجه همین کشورسازی غیر طبیعی لندنی هاست که پس از جنگ جهانی دوم به این کار در آسیای جنوبی ادامه دادند. کشورهای کویت، عراق، اردن و ... و بعدا پاکستان طبق سیاست انگلیسی ها به وجود آمده اند. پاکستان از بلوچستان خاوری که دولت لندن آن را قبلا از ایران جداکرده بود، دهها میلیون پشتون که باز لندنی ها با کشیدن خط مرزی «دورَند» از افغانستان جدا ساخته بودند، منطقه تقریبا مستقل سِند و چند ایالت باختری هندوستان ازجمله پنجاب به وجود آمده و هماهنگی فرهنگی کامل میان مردم این مناطق به چشم نمی خورد.
در طول تاریخ، تنها یک امپراتوری یکپارچه وجود داشت؛ ایران. بنا به تعریف مورخان، امپراتوری یکپارچه، یک قلمرو «به هم پیوسته» است و متصرفات برون مرز و دوردست ندارد. قلمروهای امپراتوری های روم، اسپانیا، انگلستان و فرانسه در سراسر جهان پراکنده و متصرفات آنها از دولت مرکزی جدا بودند. اتحاد شوروی داشت به یک قلمرو به هم پیوسته به همانگونه که در دوران تزارها بود تبدیل می شد، ولی ....
چند مورخ در ژانویه 1992 و چند روز پس از فروپاشی اتحاد شوروی (جانشین امپراتوری روسیه با همان قلمرو) در یک میز گرد، علل فروپاشی شوروی را بیان کرده بودند ازجمله توجه نکردن به نظر تروتسکی پس از پیروزی انقلاب بلشویکی و پاسدار قانون اساسی و شعارهای انقلاب قرارندادن ارتش سرخ و نیز بی اعتنایی و به فراموشی سپردن وصیت های لنین.
این موخان گفته بودند که اگر در قانون اساسی جماهیریه شوروی، پاسداری از اصول این قانون و شعارهای انقلاب اکتبر 1917 به ارتش سرخ سپرده شده بود، این ارتش به موقع وارد عمل می شد و فروپاشی صورت نمی گرفت. این مورخان همچنین گفته بودند که این رویداد باید یک درس عمومی باشد و افزوده بودند که جمهوری اسلامی ایران برخلاف شوروی، دارای گارد انقلاب [سپاه پاسداران انقلاب] است.
به باور این مورخان، سران قدرت ها باید علل فروپاشی امپراتوری ایران در اواخر عهد هخامنشیان، ساسانیان و صفویان را در نظر داشته باشند که فساد دولتی، ندانمکاری و تفرقه (مبارزه بزرگان بر سر کسب قدرت و حفظ منافع) باعث آن شد.


: تاریخ داودخان افغانستان ایران پهلوی محمدرضا شاه پهلوی
سالروز برداشتن محدودیت های رسانه ای کودتای سَردار محمدداودخان
5.0 (2)


ممنون از شما، ادمین عزیز

1401/07/18 5 · Reply


بسیار عالی بود

1401/07/18 5 · Reply




©2003-2024

0.31801 13.63 52