اظهار نظرهای وقت درباره توافق هسته ای در سال 1392


مدت زمان مطالعه: 11 دقیقه و 4 ثانیه
مدت زمان مطالعه: 11 دقیقه و 4 ثانیه
جملات و کلمات بکار رفته در خبرهای دوشنبه شب (20 ژانویه 2014 = سی ام دیماه 1392) شبکه های تلویزیونی آمریکا نیز به گونه ای انتخاب شده بود که حکایت از پیروزی شش قدرت در قبولاندن برخی از شرایط خود پس از سالها ایستادگی تهران داشت.
در رسانه های چندین کشور که در سرچ انجین ها قرار گرفته بودند، این خبرها با تصویر یک بازرس آژانس بین المللی انرژی اتمی منعکس شده بود که در حال بستن اتصالاتِ میان زنجیره های دوقلو ویژه تولید اورانیوم 20 درصد در تاسیسات نطنز بود. برخی از این رسانه ها تصویر بازدید مغرورانه چندی پیش محمود احمدی نژاد از این تاسیسات را هم اضافه کرده بودند که وقوع تغییر اصطلاحا از دیروز تا امروز را در ذهن تداعی می کرد. خبرها و بعضا به نقل از ایرنا (خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ خبرگزاری دولت) حکایت داشت که سی ام دیماه کارشناسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به نطنز و «فردو» رفتند. در نطنز، 2 آبشار و در فردو، 4 آبشار مربوط به غنی‌سازی 20 درصد را پلمب کردند و با پلمب این 6 آبشار، غنی‌سازی اورانیوم 20 درصدی در ایران ـ پس از سالها تلاش و ایستادگی، صرف هزینه سنگین و دادن قربانی ـ به طور کامل متوقف شد. به گزارش ایرنا، سی ام دیماه 1392 در تاسیسات نطنز همه سیلندرهای خوراک‌دهنده زنجیره سانتریفیوژهای 20 درصدی جدا شدند و خطوط ارتباطی در این تاسیسات قطع شد. در «فردو» نیز 4 آبشار دیگر به همین سرنوشت دچار شدند. سانتریفیوژهای مربوط به فرآیند غنی‌سازی 20 درصد ـ سانتریفیوژهای پیشرفته محسوب می‌شوند که در ژانویه 2014 پلمب شدند. تاسیسات هسته ای نطنز پس از ترور مصطفی احمدی‌روشن به نام وی نامگذاری شده است. احمدی‌روشن در راه‌اندازی تاسیسات نطنز نقش چشمگیر داشت و در این راه جان خودرا از دست داد. یک مقام سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی گفته بود که غنی‌سازی 20 درصد در تاسیسات نطنز تعلیق و فرایند اکسید کردن و رقیق‌سازی ذخیره 196 کیلوگرمی اورانیوم 20 درصد نیز آغاز شده است. وی افزوده بود که تعلیق غنی‌سازی 20 درصد در نطنز با حضور بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی انجام شد.
در یک ابراز نظر آمده بود که موافقت جمهوری اسلامی با توقف و محدود شدن مساعی تکنولوژی هسته ای اش پس از آن همه مبارزه و ایستادگی برایم خواب و خیال شده است، تصور می کنم که خواب می بینم. در ابراز نظر دیگر آمده بود: سکوت رهبری که گفته اند زیاد راضی نیست تأمل برانگیز است و بنابراین، نباید توقف پیشرفت های هسته ای را قطعی و دائمی تصور کرد. پیشرفت های هسته ای و تسلط بر تکنولوژی آن لزوما به معنای تولید سلاح هسته ای نیست. پیشرفت های بالقوه در علوم هسته ای هم ابزاری بازدارنده است. ده ـ یازده دولت سلاح اتمی دارند و 40 ـ 50 دولت قادر به تولید آن در اسرع وقت هستند، چرا؟، زیراکه این توانایی به آنها آرامش می دهد و بازدارنده تعرّض و زورگویی است. همه آمریکاییان در خانه خود و برخی در کیف شان اسلحه دارند ولی بکار نمی برند. دلیل آن؛ بازدارندگی است. این حق را قانون اساسی شان به آنان داده است. یک معاند و بَدنظر از تعرّض و ورود به خانه ای که می داند در آنجا اسلحه است هراس دارد و احتیاط می کند و سرانجام از فکر تعرض، منصرف می شود. در مورد تحولات تازه باید بگویم که صلاح مملکت خویش خسروان دانند ولی این را هم نباید نادیده گرفت که «نه به آن شوریِ شور و نه به این بی نمکی».
یک نظر واصله از این قرار است: "آیا جمع و تفریق کرده اند که نفع و زیان این معامله که در ژنو صورت گرفت برای جمهوری اسلامی چه بوده است؟، کدام طرف بُرده و کدام طرف باخته است؟، در کوتاه مدت و دراز مدت نتیجه چه خواهد بود؟. اگر به خاطر پول است که این ارز صرف واردات، مقاطعه کاری ها، سفر خارجی و پرداخت های دیگر می شود که ضرورت هم ندارند و (احیانا) ریخت و پاش خواهد شد. از همین حالا کمپانی های خارجی بار سفر به تهران را بسته اند. تحریم ها در مورد ورود قطعات یدکی اتومبیل و ... برداشته شده و گندم و برنج و روغن نباتی، چرا ایران خودش نمی تواند اینها را تولید کند. به عقیده من (مخاطب)، استقلال و حاکمیت ملی وقتی کامل است که یک کشور از لحاظ خوراک ملّت، خودکفا باشد.
در یک ابرازنظر واصله، ضمن اشاره به اقدام روزنامه «وطن امروز» که ظاهرا به نشانه تأسف، به جای چاپ رنگی، با چاپ سیاه و سفید توزیع شده آمده بود: معلوم نیست که چرا بعضی از روزنامه های تهران از توافق نامتوازن ژنو و تسلیم وطن که قرن ها اَبَرقدرت بود به شرایط سلطه گران حمایت می کنند، چه هدفی دارند؟. این رفتار نشان می دهد که اصطلاحا دُم هرکدام به جایی بَند است ولی نهایتا چیزی عاید نخواهد شد. غرب از آن بیم دارد که ایران بخواهد دوباره «پرشیا» شود و یک قدرت جهانی، نه منطقه ای. همه قطعات جداکرده شده از پیکر ایران در دو قرن گذشته، همچنان فرهنگ ایرانی خودرا حفظ کرده اند و آماده اتحاد. در سخنان مقامات ارشد بار دیگر عباراتی همچون ایران عزیز، ایران بزرگ، فرهنگ ایرانی ـ اسلامی، گذشته با عظمت، تاریخ پُر افتخار ایران به گوش می خورد. ترس قدرت های غربی از ظهور ناسیونالیسم ایرانی است. بیاد دارند که در گذشته، چند بار این ناسیونالیسم در کنار مذهب شیعه خودنمایی کرد. غرب «نادر ـ ناپلئون شرق» را بیاد دارد.
یک مخاطب نوشته بود: "توافق ژنو که به نظر می رسد مورد حمایت اصولگرایان نیست، ملی گرایان ـ نه ملی مذهبی های هوادار غرب ـ را به اصولگرایان نزدیک کرده است برای اینکه هر دو گروه خواهان اقتدار و قدرت بودن کشور هستند. خیلی ها سکوت کرده اند ولی این سکوت، طولانی نخواهد بود و علامت رضا نیست. دولت سازندگی با برنامه و سیاست های خود به همدلی و اتفاق مردم که در دوران جنگ 8 ساله مشاهده می شد پایان داد و راه تازه ای گشود و طبقه خاص و ثروتمند به وجود آمد، دولت اصلاحات بدون پس زدن دسته اول و با اندک تغییر مسیر، دسته دیگری را روی کار آورد و دیدیم که هر دو دسته زیاده طلب بودند که احمدی نژاد ورق را برگردانید، و وضعیت جاری، عنصر تازه ای است. به هر حال، کاهش موقّت تحریم ها به توّرم پایان نخواهد داد و فاصله غنی و فقیر افزایش خواهد یافت که خالی از عواقب نخواهد بود. نفت صادر و جنس وارد خواهد شد یعنی که پول آن به جیب خارجی بازگشت خواهد کرد. بهانه بعدی قدرت های غرب حمایت تهران از دولت سوریه خواهد بود و .... ایران هفت قرن در سوریه با رومیان جنگید، اینکه تازگی ندارد. چنین مبارزات یک میراث است.".
حسین شریعتمداری مدیر و سردبیر کیهان در سرمقاله شماره سی ام دیماه 1392 این روزنامه تحت عنوان "به کجا می رویم؟!" نوشته بود:
1 ـ رییس جمهور کشورمان در جمع مردم خوزستان می گوید "می دانید توافقنامه ژنو یعنی چه؟، یعنی تسلیم قدرت های بزرگ جهان در مقابل ملت ایران" و چند ساعت بعد، «جی کارنی» سخنگوی رئیس جمهوری آمریکا می گوید "سخنان رئیس جمهور ایران مصرف داخلی دارد" و تاکید می کند "این مسئله نه برای ما تعجب برانگیز است و نه باید باعث تعجب شما [روزنامه نگاران] بشود. آنچه مقامات ایرانی می گویند اهمیتی ندارد، بلکه آنچه انجام می دهند مهم است"!.
حسین شریعتمداری

بعد از امضای توافق نامه ژنو در سوم آذرماه (24 نوامبر 2013)، مقامات آمریکایی از جمله باراک اوباما، جان کِری و «وِندی شِرمن» تصریح می کنند که در توافق نامه ژنو، «حق ِ غنی سازی» برای ایران به رسمیت شناخته نشده است ـ منظورشان غنی سازی صنعتی است که مطالبه اصلی ما است و نه تحقیقاتی. در مقابل، وزیر امور خارجه کشورمان اعلام می کند که اظهار نظر مقامات آمریکایی عاری از واقعیت است و مصرف داخلی دارد که با لفّاظی تلاش می کنند نگرانی های داخلی خود را برطرف کنند.
پس از مذاکره درباره جزئیات اجرایی توافقنامه ژنو و برنامه اقدام مشترک، آقای عراقچی مذاکره کننده ارشد تیم ایران جزئیات را غیر قابل انتشار دانست و گفت که پس از توافق ژنو، مذاکراتی درباره چگونگی اجرای آن انجام دادیم که نتیجهِ آن برداشت های ِ مشترک به صورت شفاهی بود و در قالب Non-Paper و ....
آقای عراقچی در ادامه می گوید: "انتشار این سند، به معنای رسمیت دادن به آن است" و توضیح نمی دهد که اگر این سند «غیر رسمی!» است چرا باید اجرای توافق نامه ژنو دقیقاً بر اساس آن صورت پذیرد؟!.
و اما، بر خلاف نظر آقای عراقچی که متن توافق جدید را «غیر قابل انتشار» و حتی به زیان هر دو طرفِ مذاکرات دانسته بود، کاخ سفید [واشنگتن] علاوه بر آنکه متن کامل را به کنگره تسلیم کرد، خلاصه ای 4 صفحه ای که اصلی ترین محورهای مورد توافق در آن آمده بود را نیز منتشر ساخت و در اختیار خبرنگاران قرار داد.
در پی این اقدام دولت آمریکا، خانم افخم سخنگوی وزارت امورخارجه ایران این بیانیه را «یکسویه» نامید و گفت: "بیانیه کاخ سفید، برداشتِ یکسویه و یک جانبه ای از توافقات غیر رسمی میان کارشناسان ایران و 1+5 است و به هیچوجه ملاک ارزیابی و یا قضاوت در مورد نحوه اجرای توافق ژنو نیست." و ....
2 ـ با توجه به نمونه های یاد شده [در بالا]، آیا این پرسش بدیهی و منطقی در ذهن مردم مان پدید نمی آید که واقعیت ماجرا چیست؟، و چرا بسیاری از آنچه که برای مردم ایران ـ و در مواردی حتی برای نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی ـ ناگفتنی است، از نگاه حریف محرمانه نیست؟!.
مسئولان هسته ای کشورمان تقریبا در تمامی موارد یاد شده، پیش از انتشار متن توافقات از سوی حریف، آن را «محرمانه!» تلقی کرده و یا [آنتشار آن را]به مصلحت ندانسته بودند! و بعد از آنکه طرف مقابل، تفسیر خود از اسناد مورد اشاره را با صدور بیانیه و به گونه ای آشکار اعلام داشت، مذاکره کنندگان کشورمان، این بیانیه ها را «یکسویه» ، «غیرقابل اعتماد» و «دارای مصرف داخلی» معرفی کردند که باید گفت:
الف: اگر متن های یاد شده غیر قابل انتشار بوده است چرا طرف مقابل بلافاصله دست به انتشار آن زده است؟!.
ب: اگر حریف در جریان مذاکرات متعهد شده که متن مذاکرات و یا محتوا و جزئیات توافق ها محرمانه بماند ولی به تعهد خود عمل نکرده و دست به افشاء و انتشار آن زده، چرا با مشاهده نخستین تخلف و عهدشکنی ِ حریف، باز هم و برای چندمین بار، تعهدات طرف مقابل را می پذیریم و نهایتاً خود را در موضع انفعال قرار می دهیم؟!.
ج: در عصر ارتباطات و در فرهنگ و قواعد شناخته شده آن، کسی که در اعلام نظر خود پیشدستی کند، برگ برنده بیشتر و مؤثرتر در اختیار خواهد داشت و با این پیشدستی، طرف مقابل را به موضع انفعال می اندازد. چرا که از این طریق، افکار عمومی را به سود خود شِکل می دهد و طرف دیگر را ـ به جای پرسشگری که موضع برتر در اینگونه چالش هاست ـ به نقطه پاسخگویی، یعنی چند پله پایین تر می کشاند.
متأسفانه و به رغم احترامی که برای تیم مذاکره کننده کشورمان قایل هستیم، باید گفت، در موارد یاد شده، از حریف رو دست خورده و عرصه افکار عمومی را برای شانتاژ و یکه تازی دشمن باز گذاشته است!.
د: پس از آنکه حریف دست به انتشار متن های ـ به اصطلاح ـ محرمانه زد و تیم هسته ای کشورمان، متن های منتشر شده را «یکسویه»، «غیر قابل اعتماد» و «دارای مصرف داخلی» دانست، [این تیم] این انتظار منطقی و طبیعی در افکار عمومی را بی پاسخ گذاشته است که در مقابل ادعای «یکسویه» حریف، واقعیت دو سویه چیست؟، و در حالی که می داند و به تجربه دریافته است که طرف مقابل اهل ادعاهای یکسویه است، چرا در اعلام واقعیت دو سویه پیشدستی نکرده است تا به جای خود، حریف را در موضع انفعال قرار دهد؟!.
3- «مذاکره» در عرف شناخته شده سیاسی، عرصه معامله است و معامله، میدان «بده و بستان» است. وقتی که کار به مذاکره می کشد، هر یک از دو سوی مذاکره، در مقابل امتیازی که می دهد، امتیاز می گیرد و پایان مذاکره هنگامی است که طرفین، از مجموعه «داده ها» و «گرفته ها» به نقطه «توافق» برسند. بنابراین، برای ارزیابی دقیق یک توافق نامه باید مجموعه آنچه که «داده ایم» را با مجموعه آنچه که «گرفته ایم» مقایسه کنیم و تنها در این صورت است که می توان توافق به دست آمده را «مثبت» یا «منفی» ارزیابی کرد.
مسئولان کشورمان در ارزیابی خود از توافق نامه ژنو و یا متن اخیر موسوم به برنامه اقدام مشترک، از «داده ها» کمتر سخن می گویند و بیشتر به «گرفته ها» اشاره می کنند تا آنجا که رئیس جمهور در اظهاراتی که ـ با عرض پوزش ـ اغراق آمیز به نظر می رسد، اعلام می کند: "توافق ژنو، یعنی تسلیم قدرت های بزرگ جهان در مقابل ملت ایران"، اما وقتی به متن توافق نامه مراجعه می شود، آنچه که «داده ایم» در مقابل آنچه که «گرفته ایم» نه فقط قابل مقایسه نیست، بلکه بسیار کم اهمیت تر و ناچیزتر از آن است که با واژه «بُرد ـ بُرد» کمترین تناسبی داشته باشد، چه رسد به این که، توافقنامه یاد شده را «تسلیم قدرت های بزرگ جهان در مقابل ملت ایران» بدانیم. صد البته که قدرت های بزرگ جهان بارها در سی و چند سال گذشته، به اجبار ـ و نه به اختیار ـ در مقابل ملت ایران سر تسلیم فرود آورده اند اما در تمامی این موارد، ایستادگی و استقامت ملت ایران کارساز بوده است که آوردن فهرست آن در اینجا به درازا می کشد و شرح مبسوط و جداگانه ای می طلبد. آیا توافق نامه ژنو که اجرای آن از امروز [20 ژانویه = 30 دیماه 1392] آغاز می شود، در این فهرست جای دارد؟. متأسفانه شواهد موجود حکایت دیگری دارند و این بیم جدّی وجود دارد که حریف در مقابل برخی از کوتاه آمدن های ما، گام های بیشتری به جلو بردارد. به عنوان مثال: «اوباما» در توضیح توافقنامه ژنو تصریح کرده بود که در گام اول 6 ماهه، مبلغ 7 میلیارد دلار از دارایی های بلوکه شده ایران آزاد خواهد شد، ولی در متن اعلام شده اخیر، این مبلغ به 4 میلیارد و 200 میلیون دلار ـ آن هم در هشت قسط تنزل یافته است! و یا برنامه تحقیق و توسعه ایران(R&D) در توافق اولیه به رسمیت شناخته شده بود، اما در توافق جدید، حریف حتی نصب یک سانتریفیوژ در بخش روزمینی نظنز را که مخصوص تحقیق و توسعه است نپذیرفت! و موارد دیگری که سرنوشت راکتور آب سنگین اراک، افزایش فراقانونی مداخلات آژانس، پذیرش تلویحی بازرسی ها در سطحی بسیار فراتر از پروتکل الحاقی و ... از جمله آنهاست و نیاز به تجدیدنظر و پیشگیری ضروری و به موقع مسئولان مربوط را دارد. 


: تاریخ حسین شریعتمداری کیهان
اظهار نظرهای وقت درباره توافق هسته ای در سال 1392
3.5 (2)


ممنون بخاطر آگاهی رسانی در این خصوص

1402/01/12 5 · Reply


چقدر خوب بود.ممنون

1402/01/12 2 · Reply




©2003-2024

1.03895 14 45