جنجال وزرای تبعه خارجی کابینه افغانستان در 2006


مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه و 29 ثانیه
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه و 29 ثانیه
اواخر اپریل 2006 و در جریان بحث بر سر ردّ و یا تایید اعضای پیشنهادی کابینه افغانستان معلوم شد که پنج تن از وزیران پیشنهادی از جمله دادفر سپنتا در دهه های 1980 و 1990 (دوران حکومت کمونیستها، بعدا مجاهدین و سپس طالبان) که از وطن خارج شده بودند به تابعیت کشورهای دیگر درآمده و گذرنامه بیگانه داشتند.
دولت کابل برای جلوگیری از تبدیل این ایراد مجلسیان به یک مسئله پیچیده و پرهیاهو، به پارلمان اعلام کرد که چهار تن از این وزیران قبلا درخواست لغو تابعیت خارجی خود را تسلیم مقامات دولت مربوط کرده اند. با وجود دادن این اطمینان از جانب دولت کابل، 75 تن ازنمایندگان به وزیر شدن دادفر سپنتا رای مخالف و جمعی نیز رای ممتنع (ورقه سفید) دادند. اصحاب آراء مخالف استدلال کرده بودند که لغو سوگند وفاداری به دولت بیگانه تشریفات مفصل دارد، باید به تصویب دولت مربوط برسد و بعضا در حضور قاضی آن کشور و رای دادگاه و انتشار جزئیات در رسانه ها جهت آگاهی عمومی صورت گیرد (اعلان قانونی) و به صرف نوشتن یک نامه و یا جاری کردن بر زبان (بیان آن ـ اعلام شفاهی)، موضوع لغو تابعیت و سوگند الزامی آن خاتمه نمی یابد.
بر یکی از جلسات پارلمان افغانستان (آوریل 2006) که به موضوع تایید و یا رد وزیران پیشنهادی رسیدگی می کرد، بانو فوزیه کوفی (عکس پایین) نایب رئیس مجلس (جرگه) ریاست می کرد.
در پی افتادن عراق به دست ارتش آمریکا هم بسیاری از «خود ـ تبعیدی» های عراقی و بعضا «به تابعیت دولت بیگانه درآمده» به زادگاه بازگشتند و در اینجا صاحب مقام شده بودند. این دو موضوع بحثی بین المللی را پیش کشیده است که دارد هر روز گسترده تر می شود.
به نظر بسیاری از حقوقدانان درگیر در بحث تابعیت بیگانه و پناهندگی، وضعیت مهاجران که تابعیت بیگانه را پذیرفته و سوگند وفاداری یادکرده اند در قبال کشور زادگاه باید روشن شود.
برای مثال؛ طبق گزارش یک آژانس دولتی آمریکا که در مارس 2009 در روزنامه ها انتشار یافت، در سه دهه منتهی به سال 2009 تنها حدود هشتاد هزار ایرانی به دولت آمریکا پناهنده شده اند که هرکدام در یک دادگاه فدرال این کشور با بیان ادعا و طرح مطالبی (درست و یا نادرست زیرا که تحقیق به علت قطه روابط امکان پذیر نبوده است) قاضی مربوط را قانع به صدور حکم پناهندگی کرده اند و عمدتا پس از پنج سال اقامت، به تابعیت آمریکا درآمده اند و با وجود این (به رغم عرض حال و اظهاراتشان در دادگاه آمریکا و همین طور کشورهای دیگر)، رفت و آمد عادی بسیاری از آنان به ایران ادامه دارد. می دانیم یک دولت خارجی به فردی پناهندگی می دهد که یا وطنی نداشته باشد (آواره باشد) و یا از رفتن و زندگی در وطن خود، خوف و ترس داشته باشد. در یک هفته منتهی به 26 اپریل 2009 که موضوع محاکمه و محکومیت یک بانوی 31 ساله آمریکایی (رکسانا صابری) در تهران مطرح بود، بسیاری از مخاطبان به شبکه های تلویزیونی آمریکا «ای میل» فرستاده و تعجب خود را اعلام کرده بودند که چرا به رغم منع قانون مهاجرت آمریکا فردی که از یک مادر ژاپنی و پدر ایرانی تبار در آمریکا به دنیا آمده «ایرانی» خوانده می شود و مهاجران انگلیسی، آلمانی و ... در آمریکا «آمریکایی ـ انگلیسی و یا آمریکایی ـ آلمانی، آمریکایی ـ ژاپنی و ...» خوانده نمی شوند. یک تبعه بومی آمریکا (فردی که در این کشور به دنیا آمده و نه، نچرالایزد) اگر کشور دیگری را موطن خود بنامد باید از تابعیت آمریکا خارج شود و این ای ـ میل ها در پایان اخبار، عینا از شبکه های تلویزیونی خوانده می شدند.فوزیه کوفی


: تاریخ دادفر سپنتا
جنجال وزرای تبعه خارجی کابینه افغانستان در 2006
3.5 (2)


به نظرم خوب بود

1402/02/06 5 · Reply


عالی بود، سپاس

1402/02/06 2 · Reply




©2003-2024

1.08133 13.51 46