وی در آن زمان یک مهندس 47 ساله بود. دوبچک (متولد 27 نوامبر 1921 و متوفی در 7 نوامبر 1992) پس از احراز دبیر یکمی حزب کمونیست حاکم بر چک اسلواکی رهبر این کشور عضو پیمان ورشو شده بود و نسبت به سوسیالیسم، روش ملایمی در پیش گرفته بود که بی شباهت به سوسیال دمکراسی نبود. این روش که دوبچک آن را «سوسیالیسم با چهره خندان» می خواند با مخالفت دولتهای کمونیستی دیگر و در صدر آنها دولت مسکو قرار گرفته بود و چون دوبچک ـ یک اسلواک ـ حاضر به تغییر روش خود نشد، در آگوست 1968 ارتشهای کشورهای عضو پیمان ورشو وارد پراک شدند، نخست اورا از رهبری کشور و هفت ماه بعد از دبیر یکمی حزب حاکم برکنار و به سمت سفیر در ترکیه منصوب کردند. به این هم اکتفا نشد و دوبچک در سال 1970 به اتهام ضعف وفاداری نسبت به سوسیالیسم مارکسیستی، از حزب کمونیست نیز اخراج و برای کار به یک کارخانه فرستاده شد، حال آنکه از 18 سالگی به عضویت حزب کمونیست در آمده بود. پدر الکساندر دوبچک ساکن شهر شیکاگو (آمریکا) بود که چون افکار چپگرایانه داشت و با شرکت ایالات متحده در جنگ اول جهانی مخالف بود این کشور را ترک و به اسلواکی بازگشت و پس از پیروزی انقلاب بلشویکی روسیه به این کشور رفت و برای آشنا ساختن قرقیزهای امپراتوری روسیه در آن منطقه (قرقیزستان) مستقر شد. الکساندر که هنگام ترک آمریکا در شکم مادر بود در اسلواکی به دنیا آمد و نوجوانی را در قرقیزستان بود.
دوبچک Alexander Dubcek بیست سال بعد از برکناری از حزب و پس از انحلال پیمان ورشو منحل و خروج حزب کمونیست از دولت و امور اجرایی، باردیگر وارد صحنه شد و به ریاست پارلمان انتخاب گردید و گفت که از اعتقاد خود به سوسیالیسم (سوسیالیسم عملی شدنی؛ عقیده ای مشابه سوسیالیسم قرن 21 که طراح آن هوگو چاوس است ـ سوسیالیسم با رعایت ارزشها و روانشناسی انسان و اخلاقیات) دست برنداشته است. پس از تاکید این نکته، طولی نکشید که اعلام شد که وی هفتم نوامبر 1992 در یک حادثه رانندگی کشته شده است!. پنجاه درصد هموطنان او در یک نظر سنجی گفته بودند که قربانی یک طرح ترور شده است. گورباچف هم در دسامبر 1991 وفاداری خود را به سوسیالیسم اعلام داشت که چند روز بعد، شوروی را منحل و اورا «بدون مقام» کردند!.
مرور زمان درستی تفکر دوبچک را تا حدی زیاد نشان داده است زیراکه انسان شیئی مشابه ماشین نیست و نمی توان انگیزه، احساس و عواطف را از او گرفت و تنها شکمش را سیر کرد.