چخوف یک پزشک بود و برای تهیدستان یک کلینیک رایگان دایر کرده بود که خود در آنجا طبابت می کرد. مهارت چخوف عمدتا در نگارش داستانهای کوتاه است. او گفته است که ساده نویسی را از «تولستوی» یادگرفته و می کوشد که در نوشته هایش چیزی بیاموزد و بشررا راهنمایی کند. فلسفه او در زندگی «شادزیستن» است و احساس شادی کردن را نعمتی بزرگ خوانده است، زیراکه عمر انسان محدود و پیری که از آن گریزی نیست دورانی سخت است که نباید گذارد نامطبوع باشد. بزعم چخوف؛ اگر بشر از جوانی، درست راهنمایی شود زندگانی مطلوب و بدون دغدغه خواهد داشت. مدیران جامعه نقشی بزرگ در تامین سعادت و شادزیستن اتباع دارند لذا حکمران کل (رئیس دولت) در انتخاب آنان باید جنبه های مختلف را درنظر بگیرد. ایوانف، مرغ دریا، عمو وانا، سه خواهر و باغ گیلاس از جمله داستانها و نمایشنامه های چخوف هستند. الکساندر پوشکین نویسنده بزرگ روس نیز در همین روز در سال 1837 در جریان یک دوئل کشته شد. در باره سبک نوشته و کارهای این دو، در زمان خود در ستون در دنیای ادبیات این سایت مطالبی آمده است. برای مشاهده این مطالب، از پنجره جستجو در بالا - سمت راست این صفحه استفاده کنید.