عرضه اوراق قرضه ملّی به جای چاپ پول توسط مصدق


مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه و 54 ثانیه
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه و 54 ثانیه
اوراق قرضه ملّی یکم دیماه 1330 انتشار یافت و از دو روز بعد، عرضه آن در شعب بانک ملّی ایران آغاز شد که مورد استقبال مردم قرار گرفت.
هدف از انتشار اوراق قرضه ملّی، ترمیم احتمالی کَسری بودجه کشور بود که با توجه به ملّی شدن نفت، مخالفت و تهدیدهای دولت لندن و احتمال قطع و یا کاهش درآمدهای مربوط ازجمله درآمدهای حاصل از عوارض گمرکات جنوب می رفت. در آن زمان و تا 20 سال پس از آن، ریال ایران در استاندارد طلا بود و نمی شد که بیش از موجودی طلا (ذخائر دولتی آن)، اسکناس چاپ کرد و بنابراین، نمی شد که بیش از مَبَلغ مشخّص از بانک، قرض گرفت و در این شرایط بود که مصدق تصمیم گرفته بود که با قرض گرفتن از مردم، کسری احتمالی بودجه را جبران کند.
لایحه انتشار اوراق قرضه ملّی در سیزدهم اَمُردادماه آن سال (سال 1330) به تصویب مجلس رسید و مجلس بهره (ربح) آن را 6 درصد تعیین کرد. لایحه مصوّب مجلس شورا سپس به سنای ایران فرستاده شد. ولی، در سنا گرفتار نطق و بحث های طولانی شد و سرانجام در 26 آذر 1330 به تصویب این مجلس هم رسید و قانون شد.
نخستین خریداران اوراق قرضه ملّی؛ مصدق، اعضای کابینه، پارلمانی ها و معاریف و مشاهیر بودند و از روز بعد از آن مردم.
بخشی از تحوّلاتی که به تسلیم لایحه انتشار «اوراق قرضه ملّی» منجر شده بود از این قرار بود:
در پی اجرایی شدن قانون ملی شدن نفت ایران که نیم قرن در انحصار و کنترل انگلیسی ها بود، 22 خرداد 1330 اگهی فروش نفت از سوی شرکت ملّی جدیدالتاسیس نفت انتشار یافت. مصدق سی ام خرداد (8 روز بعد) پایان کار خلع یَد از انگلیسی ها در نفت ایران را به مجلس اطلاع داد و گفت که در زمینه قراردادهای پیشین نفتی با انگلیسی ها مذاکره نخواهد کرد و سپس از مجلس رای اعتماد خواست که جز یک نماینده، بقیه نمایندگان نسبت به مصدق ابراز اعتماد کردند. مصدق که بیم از خرابکاری انگلیسی ها و عوامل ایشان در تأسیسات نفتیِ ملی شده داشت، لایحه حفاظت از تأسسیات نفتی در برابرهرگونه خرابکاری ها را به مجلس داد که تصویب شد. در این قانون، برای خرابکاران احتمالی مجازات تعیین شده بود. انگلیسی ها که نگران دستگیری و مجازات اتباع خود شده بودند آنان را از خوزستان به بصره در عراق منتقل ساختند. دولت لندن و در آن زمان یک قدرت جهانی بزرگ، در پی خارج ساختن اتباع خود از مناطق نفتی، ایران را تهدید به فرستادن کشتی جنگی و محاصره اقتصادی کرد و چهارم اَمُرداد آن سال، 9 کشتی جنگی دیگر به دهانه شط العرب (اروند رود) فرستاد.
15 شهریور1330 دولت لندن به دولت ها و کمپانی های سراسر جهان اخطار کرد که اگر از ایران نفت بخرند مجازات خواهند شد، کشتی های حامل نفت ایران در دریا توقیف و محموله نفت آنها مصادره خواهد شد.
ایستادگی ایران و تهدیدهای دولت لندن، برای دولت آمریکا که از زمان ملاقات روزولت با پادشاه سعودی در 20 فوریه 1945 در آبهای مصر در صدد بسط نفوذ در منطقه خلیج فارس بود، فرصت شد. هری ترومن رئیس جمهوری وقت بر آن شد که ورود به مسئله را با سخن گفتن از دستیابی به مصالحه میان تهران و لندن آغاز کند و اورل هریمن را به ایران بفرستد که پس از ملاقات با مصدق، ظاهرا دست خالی از ایران رفت. در پی بازگشت اورل هریمن، دولت آمریکا سی ام شهریور1330 لوی هِندرسون را سفیر خود در ایران کرد که مأموریت او تا پس از رفتن ترومن و آمدن آیزنهاور ادامه یافت، در جریان براندازی 28 اَمُرداد 1332 نقش داشت و سپس معاون وزارت امورخارجه آمریکا شد و از ایران رفت.
در این میان، دولت لندن پنجم مِهرماه (سال 1330) علیه ایران به شورای امنیت شکایت کرد، مصدق به نیویورک رفت، از حقانیّت ایران دفاع کرد و سی ام مِهرماه برای دیدار با سران وقت آمریکا وارد شهر واشنگتن شد.
تحولات بعدی که وسیله انتقاد از مصدق به چند روزنامه کم تیراژ تهران و یک روزنامه حزبی داده بود واکنش مردم را به دنبال داشت که 14 آذرماه 1330 اجتماع کردند و به دفاتر این روزنامه ها و یک باشگاه حزبی حمله بردند و آنها را آتش زدند و تخریب ایجاد کردند.
سوم دیماه 1330 یک اقلیت مجلس در چهار مورد دولت را استیضاح کرد که نتیجه نداشت. مصدق که مردم را با خود داشت اول بهمن ماه 1330 کنسولگری های دولت لندن را در سراسر ایران بست و انگلستان اعلام کرد که دیگر، سفیر به ایران نخواهد فرستاد و مسئله ایران و انگلستان وارد مرحله حاد خود شد که 28 اَمرداد 1332 ادامه داشت.
مصدق در یک سخنرانی به مناسبت اوراق قرضه ملی (Bond) گفته بود: دولت های اشغالگر ایران و در صدر آنها انگلیس، در طول 4 سال دوران اشغال نظامی، بدون در نظر گرفتن آینده و سرنوشت ما، قاعده استاندارد طلا را در مورد وطن ما زیر پا نهادند و تا توانستند اسکناس بدون پشتوانه 50 تومانی و 100تومانی چاپ کردند و به دست مردم دادند و اجناس ما را با این کاغذها خریدند و به نظامیان و مردمِ شان رساندند و ما با تحمّل مشقّت این کاغذها را جمع کردیم. من نمی خواهم که ملّت ما دوباره دچار آن کاغذها شود و راه حل مسئله کسری بودجه ـ امسال و سال های دیگر تا ...، انتشار اوراق قرضه ملی با سود عادلانه است که با اجرای آن، نه تنها دولت بی پول نمی شود بلکه پول اضافی مردم هم که گرانی زا است جمع آوری می شود که استرداد آن با بهره اش تضمین است.
مصدق در همین سخنرانی گفته بود که دشمنی دولت لندن با ایران و حمایت قدرت های دیگر از آن، تنها به خاطر کوتاه شدن دست آنها از نفت و نفوذ نیست. آنها از قدرت شدن ایران می ترسند. آنها «تاریخ» خوانده اند و می دانند که ایرانی قرن ها قدرت سیاسی ـ نظامی بود و قرن ها هم قدرت علمی ـ ادبی. ایرانی از فکر قدرت شدن خارج نمی شود حتی اگر این قدرت در ورزش و مسابقه های دیگر باشد. دیدیم که با پیدایش نادرشاه در اوج ضعف ایران، وطن ما در مدتی کوتاه دوباره قدرت شد ـ قدرت اول مشرق زمین و این، مثال جامعی است و در ذهن قدرت های استثمارگر و برتری جو قرار دارد. ایرانی مشتاق یادگرفتن و پیشرفت کردن است. در طول قدرت بودن، فرهنگ و تمدن ایرانی منطقه را فرا گرفت و باقی مانده است. مردمی که فرهنگ مشترک دارند می خواهند متحد و در کنار هم باشند و این اتحاد، قدرت می شود. «کوروش بزرگ» ایران را بر فرهنگ و تمدن و اخلاق پایه ریزی کرد. عنوانِ شاهِ شاهان از داریوش است نه از کوروش. کوروش حقوق انسان را ضابطه کرد. اگر به جایی لشکر کشی کرد برای پایان دادن به ستمگری و فساد بود. فرضیه وجود یک جامعه مشترک المنافع جهانیِ او یک راه حل 2500 ساله است که اگر اجرا شود، دشمنی ها، سیاست بازی ها، جنگ ها و آزمندی ها پایان خواهند یافت. بنابراین، به کوروش باید به چشم یک مُصلح جهانی و یک انساندوست نگاه کرد و این فرد از میان ما ایرانیان و از این سرزمین برخاست و همینجا مدفون است.


: تاریخ اوراق قرضه چاپ پول
عرضه اوراق قرضه ملّی به جای چاپ پول توسط مصدق
4.5 (2)


درود به روحتون =)

1402/01/12 5 · Reply


خسته نباشید و خدا قوت خدمت عوامل محترم سایت

1402/01/12 4 · Reply




©2003-2024

0.31585 13.63 52