در واقع ترانه چیزی بیشتر از یک عنصر اساسی است که به کمک ملودی توسط خواننده تبدیل به آواز شود. ترانهها روح جاری در ادبیات هر قوم و ملتی هستند و بخشی از ادبیات عامۀ مردم را نیز طی زمان حفظ میکنند تا به دست نسل بعدی برسانند. ترانه سرا در این بین، رسالت مهمی دارد. او همان کسی است که کلمات را مثل آجر یک به یک کنار هم میچیند تا بنایی باشکوه بیافریند. در این مطلب ما به معرفی آن دسته از ترانه سراهای معروف ایران پرداختیم که ترانه های ماندگار تاریخ ایران را سرودهاند؛ پس در ادامه با ما همراه باشید.
ترانه سراهای معروف ایران از ابتدا تاکنون
ترانه سرا تنها شاعری نیست که کلمات را قالبهای زیبا بریزد؛ او فریضهای دارد و بار سنگین آگاه کردن افراد جامعه را بدون این که نصیحتی کند یا مستقیم حرف بزند، بر دوش میکشد؛ اما این رسالت وجود نمیداشت اگر روزی در تاریخ این ماجرا آغاز نمیشد و ادامه نمییافت. پس بیایید نگاهی به برترین ترانه سرایان تاریخ ایران بیاندازیم و بیشتر با آنها آشنا شویم.عارف قزوینی، از بزرگان و پیشکسوتان تصنیف ایران
نیمههای قرن سیزده شمسی، شاعری به دنیا آمد که بر تاریخ شعر و ترانه ایران تاثیری پایا و باقی برجای گذاشت. غزلهای عارف قزوینی، دستمایۀ انقلاب مشروطه بود اما او به این هم قانع نبود و بعدها هم به سرودن اشعار ملی ادامه داد. او کمی بیش از ۵۰ سال زندگی کرد و درنهایت، دیوانی شامل ۸۹ تصنیف، ۹۷ غزل و ۱۲ هجویه را از خود به جا گذاشت. بدون تردید «از خون جوانان وطن لاله دمیده» از معروفترین تصنیفهای این شاعر تاثیرگذار است: از خون جوانان وطن لاله دمیدهاز ماتم سرو قدشان، سروها خمیده در سایه گل بلبل از این غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
کریم فکور، سرایندۀ تصنیف «الهه ناز»
بسیاری از ما نام خواننده را بیش از نام ترانهسرا میشنویم. کسی نیست که نداند خوانندۀ تصنیف «الهه ناز» استاد بنان بوده اما کمتر از نام کریم فکور شنیدهایم. او که سال ۱۳۰۴ در شهر مشهد به دنیا آمد، شاعر، روزنامهنگار و همدورۀ رهی معیری بود. این شاعر پیشرو که تا حدی مهجور مانده است، در مجموع حدود ۷۰۰ تصنیف و شعر نوشت که تعداد قابل توجهی از آنها در خاطرۀ مردم ایران حک شدهاند. تصنیفهای گلنار، غوغای ستارگان و خوشه چین تنها برخی از این آثار محسوب میشوند. باز، ای الهۀ ناز، با دل من بسازکین غم جانگداز، برود ز برم
گر دل من نیاسود، از گناه تو بود
بیا تا ز سر گنهت گذرم باز، میکنم دست یاری به سویت دراز
بیا تا غم خود را با راز و نیاز
ز خاطر ببرم
منصور تهرانی، ترانه سرایی برای همۀ مردم ایران
در موارد خاصی، ترانهها و تصنیفهای یک ترانه سرا پا را از یک خطۀ خاص بیرون میگذارند اما ترانههایی که در حافظۀ ملی ثبت میشوند، اندکاند. در این بین «یار دبستانی» یکی از همین ترانههای فراموشنشدنی است که با صدای فریدون فروغی، همچنان شنونده را مسحور جذابیتهای خود میکند. با این وجود، منصور تهرانی ترانههای ماندگار زیادی در کارنامه هنری خود دارد. گلواژه که توسط ابی و هایده خوانده شده، مخلوق که گوگوش آن را خوانده و بزن تار که هایده آن را اجرا کرده از معروفترین ترانههای منصور تهرانی به حساب میآید. یار دبستانی من با من و همراه منیچوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه
ترکۀ بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما دشت بیفرهنگی ما هرزه تموم علفاش
خوب اگه خوب، بد اگه بد، مُرده دلای آدماش دست من و تو باید این پردهها رو پاره کنه
کی میتونه جز من و تو درد ما رو چاره کنه؟
تورج نگهبان، سرایندۀ «ای ایران» محمد نوری
کمتر ایرانی هست که با این تصنیف آشنا نباشد. «ای ایران» که توسط محمد نوری اجرا و خوانده شد، یکی از مهمترین آثار موسیقایی در باب وطن و غرور ملی است و تورج نگهبان به خوبی از نوشتن این اثر مهم سربلند بیرون آمده. او بیشتر در سرودن تصنیفها مهارت داشت و میتوان این موضوع را به وضوح در آثار موفق نگهبان مشاهده کرد. تورج نگهبان در کارنامۀ هنری خود تجربۀ کار با خوانندگان برجستهای از جمله پرویز یاحقی، ایرج و گلپا را دارد. گفتنیست که اثر دیگری که با نام «ای ایران» توسط بنان اجرا شده را حسين گل گلاب سروده است. در روح و جان من میمانی ای وطنبه زیر پافتد آن دلی که بهر تو نلرزد! شرح این عاشقی ننشیند در سخن
که بهر عشق والای تو همه جهان نیارزد!
پرویز وکیلی، ترانه سرای قصهگو!
پرویز وکیلی که با خوانندگان مهمی مثل ایرج، رامش، الهه، ویگن، هایده و دلکش همکاری داشته است، پیشتر یکی از فعالان عرصۀ رادیو نیز به حساب میآمد. اهمیت فعالیت هنری وکیلی در عرصۀ ترانه سرایی، ابداع شیوۀ روایتگری در تصنیف است. طوفان در دریا غوغا میکردبیدادی در کشتی ها میکرد
دست ناخدا بر آسمان
هراسان خدا خدا میکرد آه
نالههای جانها
زاری و فغانها
میشکست آوای طوفان را در میان آنها
دلدادۀ رسوا
در قلب امواج طوفانزا
بیخبر دست و پا میزد
معشوقش را صدا میزد
ایرج جنتی عطایی، فاتح قلههای ترانۀ امروز
جنتی عطایی بدون شک بر قلههای ترانۀ امروز پای گذاشته است. این استاد ترانه سرا، سال ۱۳۲۵ در مشهد به دنیا آمد و پدرش در آشنایی او با دنیای کلمات آهنگین نقش مهمی داشت…جنتی عطایی ابتدا با تئاتر آشنا شد اما کمکم به ترانه سرایی روی آورد و در همان ابتدا استعداد و نبوغ خود را در این زمینه نشان داد. ترانههای او سرشار از معنا و مفهوم، لطافت و کلمات آرکائیک است که باعث شده ایرج جنتی عطایی تا به امروز همچنان در عرصه ترانه سرایی بیرقیب باقی بماند. ضیافتهای عاشق را
خوشا بخشش، خوشا ایثار خوشا پیدا شدن در عشق
برای گم شدن در یار…
اردلان سرفراز، همپای ترانهها
او سال ۱۳۲۹ در شهر داراب زاده شد تا به یکی از بهترین ترانه سراهای ایرانی تبدیل شود. ترانههایی که تابهحال از او شنیدهاید، بیشمار است؛ هرچند که احتمالا نمیدانید سرودۀ چه کسی هستند. او که در بالاترین سطح موسیقی پاپ مشغول به فعالیت بوده و هست، مدرک روانشناسی دارد و در رادیو تهران مشغول به کار بوده است. میشه هیچ چی رو ندید، فقط نگاه کردروزای مقدس و خوب رو فدا کرد اما عشق فریاد یک درد عمیقه
لبای عشقو نمیشه بیصدا کرد…
شهیار قنبری، مغرور و حرفهایِ دنیای ترانه
نمیتوان موسیقی پاپ ایران را بدون حضور ایرج جنتی عطایی، اردلان سرفراز و شهیار قنبری تصور کرد؛ با وجود اینکه هر کدام به شکلی متفاوت فکر میکنند و حرف میزنند اما درنهایت فعالیت آنها به تغییری غیر قابل انکار در فضای موسیقی ایران انجامیده است. شهیار قنبری با روحیۀ خاص و غرور قابل ملاحظهاش کمی بیشتر به چشم میآید و زمانی هم که سکوت میکند، ترانههایش به سخن میآیند و قدرت کمنظیر او را در بازی با کلمات به رخ میکشند. توی قاب خیس این پنجرههاعکسی از جمعۀ غمگین میبینم چه سیاهه به تنش رخت عزا
تو چشاش ابرای سنگین میبینم داره از ابر سیا، خون میچکه
جمعهها خون جای بارون میچکه
زویا زاکاریان، ترانه سرای نامآشنای سبک پاپ
زاکاریان، سال ۱۳۲۹ در تهران به دنیا آمد و از همان سنین نوجوانی استعداد خود را در ترانه نویسی نشان داد. او که در خانوادهای هنرمند به دنیا آمده بود، در جوانی پزشکی را رها کرد تا در رشتۀ هنرهای دراماتیک ادامه تحصیل بدهد. زویا زاکاریان همکاری با خوانندگانی از جمله عارف، داریوش، گوگوش، ابی، سیاوش قمیشی و مارتیک را در سوابق هنری خود دارد. از معروفترین ترانههای وی میتوان به حریق سبز، حسرت و خالی اجرا شده توسط ابی و گریه کنم یا نکنم که خوانش آن را گوگوش به عهده داشت، اشاره کرد. بیا کنارم سرو ناز بیتاببیا کنارم زیر طاق مهتاب عطش ببازیم به نسیم دریا
غزل برقصیم تا طلوع فردا بیا کنارم ساقۀ بهاره
رو فرش برگ و پولک ستاره خمار شعرم میشکنه پیش تو
عجب شرابی نفس تو داره گل بهارم در انتظارم
حریق سبزی بیا کنارم
یغما گلرویی، ترانه سرایی با دغدغههای اجتماعی
هرچند که ترانههای عاشقانه از او کم نشنیدهایم اما دغدغههای یغما گلرویی اغلب در ترانههایی که نوشته به خوبی نمود پیدا کرده است. این ترانه سرا که در سال ۱۳۵۴ به دنیا آمده، بیشتر با آثار سیاوش قمیشی به مارکت ترانه معرفی شد و تجربۀ کار با بسیاری از خوانندگان داخل و خارج از کشور را دارد. تصور کن اگه حتی تصور کردنش سختهجهانی که هر انسانی تو اون خوشبخته، خوشبخته جهانی که تو اون پولُ نژادُ قدرت ارزش نیست
جواب همصداییها پُلیسِ ضد شورش نیست نه بمب هستهای داره، نه بمبافکن، نه خمپاره
دیگه هیچ بچهای پاشُ روی مین جا نمیذاره!
مونا برزویی، ترانه سرای پیشرو
مونا برزویی از آن دسته هنرمندانی است که در نوجوانی به علاقۀ اصلی خود پی برد و همین موضوع دستمایهای شد تا این بانوی جوان متولد ۱۳۶۳ تابهحال چندین و چند اثر تاثیرگذار را راهی بازار موسیقی ایران کند. ترانههای او تاکنون توسط خوانندگانی چون گوگوش، شادمهر عقیلی و احسان خواجه امیری به گوش شنوندگان رسیده است. باید تو رو پیدا کنم شاید هنوز هم دیر نیستتو سادهدل کندی ولی تقدیر بیتقصیر نیست بااینکه بیتاب منی، بازم منو خط میزنی
باید تو رو پیدا کنم، تو با خودت هم دشمنی
روزبه بمانی، ترانه سرایی با احساسات عمیق
روزبه بمانی، متولد ۱۳۵۷ است و یکی از معدود ترانه سراهایی است که در این سن به چنان تسلطی در فرم و محتوا رسیده که با خوانندگان بزرگ داخل و خارج ایران کار کند. از مهمترین خوانندههایی که روزبه بمانی تجربۀ کار با آنها را داشته، میتوان به داریوش اقبالی، گوگوش و کاوه یغمایی اشاره کرد. همچنین او مانند شهیار قنبری خوانندگی برخی از ترانههایش را شخصا بر عهده میگیرد. از کدوم خاطره برگشتی به من؟که دوباره از تو رویایی شدم همۀ دنیا نمیدیدن منو
من کنار تو تماشایی شدم از کدوم پنجره میتابی به شب
که شبونه با تو خلوت میکنم
افشین یداللهی و تاسیس خانه ترانه
افشین یداللهی یکی از ترانهسراهای فعال و پرکار در دهههای اخیر بود که همکاری طولانیمدتی هم با احسان خواجه امیری و علیرضا قربانی داشت. او با همراهی برخی از همکارانش مانند نیلوفر لاریپور، یغما گلرویی و بابک صحرایی، اقدام به تاسیس خانه ترانه کردند. این ترانه سرای معروف، در اسفند ماه سال ۱۳۹۵ طی یک تصادف اتومبیل از دنیا رفت. مرز در عقل و جنون باریک استکفر و ایمان چه به هم نزدیک است عشق هم در دل ما سردرگم
مثل ویرانی و بهت مردم