دانلود آهنگ علی محمدی بارون پشت شیشه

دارم می بارم هر شب
چشمام دوباره خیسه
تو طالع من خدا
هی گریه می نویسه
این بغض تیکه پاره
امونمو بریده
بارون پشت شیشه
چه بوی گریه میده
رفت و منو تنها گذاشت
آخه به من حسّی نداشت
رفت و این دردُ تا ابد
تو سینه ی غمزده کاشت
این درد نانوشته
می شینه توی صدام
یه روز منو می بینه
دلش می سوزه برام
یه روز که دیگه چشمام
تو خاک غم اسیره
شاید ببینه من رو
اونجا دلش بگیره…
رفت و منو تنها گذاشت
آخه به من حسّی نداشت
رفت و این دردُ تا ابد
تو سینه ی غمزده کاشت
این زندگی رو بی عشق
می بخشم و نمیخوام
تو لحظه لحظه غربت
گُم میشن آرزوهام
من باخیال چشماش
یک عمره سر می کنم
شبها رو با نگاهش
دائم سحر می کنم
رفت و منو تنها گذاشت
آخه به من حسّی نداشت
رفت و این دردُ تا ابد
تو سینه ی غمزده کاشت