این ممکن است توضیح دهد که چرا اجداد ما گیاهان خاصی را برای تبدیل شدن به محصول، مورد هدف قرار می دادند. در تلاش برای رام کردن گونه های وحشی، گونه های گیاهی ای که کشاورزان باستانی قبلا اهلی کرده بودند، محققان به اکتشافات جالبی در مورد نحوه عملکرد این فرآیند دست یافته اند.
رام کردن، اولین گام ضروری در اهلی کردن حیوانات وحشی است، اما ممکن است فقط در گونههایی با ویژگیهای قابل رام کار کند. برای مثال، گرگها برای دوستی با انسانها مناسب بودند، اما بسیاری از گونهها ،فاقد خلق و خو و انعطافپذیری رفتاری برای ایجاد شور و نشاط با ما هستند.
برای رام شدن، حیوان وحشی باید بتواند بدون ترس یا پرخاش بیش از حد ،در میان مردم زندگی کند. البته نمیتوانیم آن استاندارد را برای گیاهان اعمال کنیم، اما گیاهان دارای موانع کمتر آشکاری برای اهلیسازی هستند.
ناتالی مولر، نویسنده این مطالعه، باستان شناس دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس، می گوید: «ما هیچ اصطلاح معادلی برای رام بودن در گیاهان نداریم. "اما گیاهان قادر به پاسخگویی به مردم هستند. آنها توانایی رشد رام شدن دارند."
یادگیری رام کردن گیاهان وحشی یک بازی برای انسان ها بود و انقلاب کشاورزی و در نهایت تمدن را ممکن کرد. اما چگونه مردم انتخاب کردند که کدام گیاهان را رام کنند؟ آیا آنها مانند حیوانات از گونه های قابل رام بیشتر حمایت می کردند؟
مولر و همکارانش بر اساس تحقیقات روی اجداد گیاهان - نسخههای وحشی گیاهانی که انسانها در گذشته اهلی کردهاند - میگویند اهلیسازی گیاهان ماقبل تاریخ ممکن است به طرز شگفتآوری دوطرفه بوده باشد.
کار آنها با محصولات اولیه بومی آمریکای شمالی نشان می دهد که فعالیت هایی مانند پاکسازی، کود دهی و وجین علف های هرز، واکنش های جالبی را در برخی گیاهان وحشی ایجاد می کند.
گیاهان با تغییراتی که کشت آنها را آسانتر و بازدهی بیشتر کرد، به سرعت به چنین نوازشهایی واکنش نشان دادند.
مولر میگوید: از آنجایی که کشاورزان اولیه، گیاهان مختلف را آزمایش میکردند، احتمالاً به سمت گونههایی جذب میشدند که به نظر میرسید چنین همکاری را انجام می دهند.
«اگر گیاهان بهسرعت به روشهایی واکنش نشان میدادند که برای کشتکنندگان اولیه مفید بود - مثلاً با تولید عملکرد بالاتر، دانههای بزرگتر، دانههایی که جوانه زدن آنها راحتتر بود، یا یک محصول دوم در یک فصل رشد - این امر باعث میشد انسانها به سرمایهگذاری ادامه دهند. مولر با این تعامل می گوید رابطه تکاملی مشترک.
مطالعه جدید بر روی گره علف راست (Polygonum erectum)، یکی از خویشاوندان گندم سیاه که زمانی توسط مردم بومی در شرق آمریکای شمالی پرورش داده می شد، متمرکز بوده است. زیرگونه اهلی شده اکنون منقرض شده است، اما این گونه هنوز در طبیعت رشد می کند و آن را به یک "محصول از دست رفته" تبدیل می کند.
محققان توضیح می دهند که تلاش برای رام کردن مجدد نسخه وحشی آسان نیست، تا حدی به دلیل خواب بذر. گیاهان وحشی اغلب بذرهایی را با معیارهای دقیق برای جوانه زنی تولید می کنند که به اطمینان از جوانه زدن آنها در زمان مناسب در طبیعت کمک می کند.
امروزه ما به رشد گیاهانی که قبلا اهلی شدهاند عادت کردهایم، اغلب از بذرهایی با قوانین جوانهزنی ضعیفتر. در بسیاری از موارد، میتوانیم یک دانه را در خاک قرار دهیم، آن را آبیاری کنیم و صبر کنیم.
گیاهان وحشی انواع مختلفی از بازدارندههای جوانهزنی را متناسب با محیطهای بومی خود ایجاد کردهاند که میتواند رشد آنها را در مکانهای دیگر سخت کند. برخی از دانه ها جوانه نمی زنند مگر اینکه ابتدا سرمای طولانی را تجربه کنند، برای مثال، به عنوان روشی برای زمان بندی ظهور بهاره خود در طبیعت.
گیاهان اهلی بسیاری از این بازدارنده ها را دفع کرده اند. در چهار فصل تلاش برای رام کردن علف گره، محققان متوجه شدند که یک گیاه وحشی با چه سرعتی می تواند این تغییر را ایجاد کند.
در اولین فصل رشد خود در یک باغ - که شامل مزایای استاندارد مانند علف های هرز و پاکسازی برای تراکم کمتر بود - این گیاهان با تولید دانه هایی که راحت تر جوانه می زنند پاسخ دادند.
مولر میگوید: «نتایج ما نشان میدهد که علفهای گرهای که در اکوسیستمهای کشاورزی کم تراکم رشد میکنند، بهطور خودبهخود در یک فصل رشد، قبل از اینکه هر گونه انتخابی انجام شود، اهلیسازی میشوند». واکنش سریع گرهدار به زندگی در باغ یک تغییر رفتاری بود که فرصتهای تکاملی جدیدی را برای نسلهای بعدی ایجاد کرد.
مولر می گوید: «برخی گیاهان به سرعت و به وضوح به کشت و مراقبت پاسخ می دهند. فکر میکنم مردم باستان متوجه میشدند که فقط با نازک کردن تودههای متراکم گیاهان میتوانستند بازده خود را دو برابر کنند.
محققان می گویند، فراتر از بینش خود در مورد تاریخچه اهلی کردن گیاهان، این مطالعه همچنین ممکن است تلاش های آینده برای ادامه تلاش اجداد ما برای رام کردن محصولات جدید از طبیعت را روشنتر کند.
یکی دیگر از نکات مهم، به گفته مولر، این است که گیاهان خدمتکاران منفعل نیستند، بلکه اشکال حیاتی حساس و پیچیده ای هستند که به دنیای اطراف خود پاسخ می دهند.
مولر میگوید: «اگر فقط رفتارهای انسانها را در نظر بگیرید، نمیتوانید اهلیسازی گیاهان را توضیح دهید، زیرا اهلیسازی نتیجه روابط متقابل بین گونههای متعددی است که همگی قادر به پاسخگویی به یکدیگر هستند.
این مطالعه در PLOS One منتشر شده است.