شکست سیاست نگاه به شرق دولت رئیسی

مدت زمان مطالعه: 9 دقیقه و 11 ثانیهآنچه آمار و ارقام اقتصادی نشان می‌دهد حداقل تاکنون سیاست نگاه به شرق ایران آورده‌های چندانی برای کشور نداشته است.
شکست سیاست نگاه به شرق دولت رئیسی در ۱۶:۴۳ دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ به گزارش «طرح زندگی خوب»، سیدحمزه صالحی در انتخاب نوشت: دولت ابراهیم رئیسی از زمان روی کار آمدن سیاست نگاه به شرق را در سیاست خارجی در پیش گرفت. یکی از مهمترین وجوه سیاست نگاه به شرق حساب ویژه‌ای بود که دولت او بر روی چین به عنوان یک متحد سیاسی و شریک اقتصادی برای دور زدن تحریم‌ها باز کرده بود. میزان اعتماد به چین در حدی بود که میانجیگری این کشور توانست به بحران ۷ ساله در روابط ایران و عربستان خاتمه هد و دو کشور روابط خود را در اسفند ۱۴۰۱ احیا کنند. هم اکنون حدود دو سال از آغاز به کار دولت رئیسی گذشته است و به نظر می‌رسد که در یک نگاه مقایسه‌ای و آماری پیرامون تجارت چین با ایران و عربستان دقیق‌تر می‌توان فهمید که سیاست نگاه به شرق ایران تا چه حد موفق بوده است. روابط ایران با چین – بخشی از یک تغییر آشکار گرایش به شرق بود که زمینه‌های آن به ویژه پس از خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای و اعمال مجدد تحریم‌ها علیه تهران در سال ۲۰۱۸ تقویت شده بود. در سال ۲۰۲۱، دو کشور یک توافقنامه راهبردی ۲۵ ساله برای تقویت همکاری‌های اقتصادی و امنیتی امضا کردند که انتظار می‌رفت روابط دو جانبه را وارد مرحله جدیدی کند. پیوستن ایران به سازمان شانگ‌های از دیگر فرصت‌های ارتقا و گسترش روابط با شرق و به خصوص چین محسوب می‌شد که بسیاری در دولت فعلی معتقد بودند باعث تحول در تجارت خارجی ایران خواهد شد.  در آذرماه ۱۴۰۱ زمانی شی جینگ پینگ به عربستان سفر کرد، بیانیه‌ها و مواضع دو طرف در این سفر آشکارا نشان داد که آن‌ها تصمیم جدی برای تحول در روابط دو جانبه و تعمیق آن گرفته اند. در این سفر شی جینگ چینگ در اقدامی بی‌سابقه با بیانیه پایانی سران شورای همکاری خلیج فارس که آشکارا لحنی ضد ایرانی داشت همراهی کرد. این اقدام چین به نوعی یک هشدار و اولتیماتوم به ایران هم محسوب می‌شد که باید رفتار منطقه‌ای خود را متناسب با فضای جدید بازیگری چین با کشور‌های عربی حوزه خلیج فارس تعیین کند. شاید به همین دلیل بود که با فاصله کمی رئیسی به چین سفر کرد و در نهایت در اسفند ۱۴۰۱ روابط خصمانه ایران و عربستان تغییر کرد و دو طرف روابط را احیا کردند. با توجه به اینکه دولت آقای رئیسی برای غلبه بر چالش‌های اقتصادی کشور حساب ویژه‌ای بر روی چین باز کرده بود، مرور بعضی شاخص‌ها می‌تواند به ایجاد درک روشنتری از فضای فعلی در روابط دو کشور کمک کند. آمار اداره گمرک چین نشان می‌دهد، حجم تجارت میان چین و ایران در سال ۲۰۲۲ بالغ بر ۱۵ میلیارد و ۷۹۵ میلیون دلار بوده است. این رقم بدین معنی است که از حجم تجارت جهانی ۶ تریلیون و ۳۰۸ میلیارد دلاری چین، ایران کمتر از نیم درصد سهم دارد؛ در عین حال وضعیت تجارت خارجی ایران به حدی با مشکل روبرو شده است که با همین مقدار کم باز هم چین برای دهمین سال متوالی بزرگترین شریک تجاری ایران بوده است. با توجه به اتکا دولت رئیسی به سیاست شرق گرایی محض، بسیاری انتظار داشتند که طی دو سال حکومت‌داری او، تجارت بین تهران و پکن در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ حداقل به نسبت دو سال قبل از آن، با رشد قابل ملاحظه همراه باشد. اما داده‌های آماری حکایت از این دارد که شاهد پیشرفت عمده‌ای در مبادلات تجاری ایران و چین در دولت سیزدهم نبوده‌ایم. این دو سال در کنار سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ از معدود سال‌هایی در قرن حاضر میلادی بوده‌اند که تراز تجاری دو کشور به نفع چین بوده است. در سال ۲۰۲۱ که اولین سال زمامداری آقای رئیسی بوده، مبادلات تجاری ایران و چین ۱۴.۸ میلیارد دلار بود که نسبت به سال قبل از آن با کاهش یک درصدی روبرو بوده است. همانطور که اشاره شد حجم تجارت دو کشور در سال ۲۰۲۲ با رشد ۷ درصدی همراه بوده و به ۱۵ میلیارد و ۷۹۵ میلیون دلار رسیده است. البته اگرچه در ظاهر حجم تجارت با رشد ۷ درصدی همراه بوده؛ ولی همین مقدار در مقایسه با سال سال ۲۰۱۹ با کاهش بیش از ۷ میلیارد دلاری روبرو شده است که به خوبی حکایت از اثر به شدت منفی تحریم‌ها بر روی تجارت خارجی دو کشور دارد. این در حالی است که بدنه تصمیم سازی و تصمیم گیری دولت فعلی همچنان با خوش‌بینی غیر قابل درکی که نسبت به مراوده تجاری با چین در سایه تحریم‌ها دارند، این انتظار را پرورش می‌دهند که در شرایط تحریمی می‌توان از طریق تجارت با چین کشور را در مسیر توسعه قرار دهند. چنین تبلیغاتی در حالی است که چین یکی از پایبندترین کشور‌ها در رعایت تحریم‌های آمریکا علیه بوده است. بخاطر تحریم‌های اعمال شده حجم تجارت فعلی دو کشور که بعضی سال‌ها به بالای ۵۰ میلیارد دلار رسیده بود به حدی کاهش یافته است که به میزانی کمتر از سال ۲۰۰۷ رسیده است. از طرفی ارزش صادرات نفت ایران به چین هم در سایه تحریم‌ها به شدت کاهش یافته است. در حالی که سال ۲۰۱۸ که ترامپ از برجام خارج شد ارزش آن ۱۵ میلیارد دلار بود؛ در سال ۲۰۲۲ حتی به یک میلیارد دلار هم نرسید. مطابق پایگاه داده COMTRADE سازمان ملل متحد در مورد تجارت بین المللی، واردات نفت خام چین از ایران در سال ۲۰۲۲ حدود ۵۶۰.۶۳ میلیون دلار آمریکا بوده است که به شکل محسوسی بسیار کم و هشدار دهنده است. این کاهش ارزش صادرات نفت ایران به چین در حالی است که در سال ۲۰۲۲ جنگ اوکراین به عنوان یک واقعه ویژه رخ داد و قیمت نفت را به شدت افزایش داد. در این سال با اینکه افزایش قیمت نفت فرصتی برای بالا بردن درآمد‌های نفتی ایران ایجاد کرد؛ ولی تخفیف ویژه روسیه به خریداران نفتی باعث شد مشتری‌های نفت ایران جذب روسیه شوند تا ایران نتواند نفت زیادی بفروشد. به همین دلیل در حالی درآمد عربستان از فروش نفت در بازار‌های جهانی در بحبوحه جنگ روزانه به یک میلیارد دلار می‌رسید، ولی کل درآمد سالیانه ایران از صادرات نفت به چین با درآمد نفتی یک روز عربستان هم برابری نمی‌کرد. در یک دید مقایسه‌ای دقیق‌تر می‌توان گفت در حالی که در سال ۲۰۲۲ حجم کل تجارت ایران و چین کمتر از ۱۶ میلیارد دلار بوده است. در طرف مقابل در همین سال حجم تجارت چین و عربستان ۱۰۶ میلیارد دلار بوده است که حدود ۷ برابر بیشتر از تجارت ایران با چین است. همچنین در حالی کل ارزش صادرات نفت ایران به چین در سال ۲۰۲۲ تنها ۵۶۰ میلیون دلار بوده است که در همین سال ارزش صادرات نفت عربستان به چین ۶۴ میلیارد و ۹۳۰ میلیون دلار بوده است. این رقم نشان می‌دهد ارزش صادرات نفت عربستان به چین حدود ۱۱۶ برابر بیشتر از صادرات نفت ایران به چین بوده است. این اعداد و ارقام خود به خوبی گویای تاثیر بسیار منفی تحریم‌ها بر اقتصاد ایران و نیز سیاست چین برای پیروی از تحریم‌ها است. اما نکته‌ای که باید به آن اشاره کرد این است که عده‌ای معتقدند در راستای دور زدن تحریم‌ها، بیشتر صادرات نفت خام ایران به چین به عنوان نفت خام سایر کشور‌ها تغییر نام داده می‌شود و لزوما با نام نفت ایران به چین صادر نمی‌شود، به همین دلیل تصور می‌شود که اعداد رسمی که در مورد فروش نفت ایران به چین منتشر می‌شود ممکن است منعکس کننده ماهیت واقعی آن نباشد؛ زیرا گفته می‌شود چین در سال‌های اخیر از امارات و مالزی به عنوان واسطه برای واردات نفت اعلام نشده ایران استفاده کرده است. با این حال حتی اگر آمار‌های رسمی بیان کننده واقعیت فروش نفت ایران به چین هم نباشد با توجه به تخفیف‌های زیاد برای جذب مشتری و نیز نقش دلال‌های نفتی و نااطمینانی که پیرامون دریافت وجوه نفتی وجود دارد و نیز مهمتر از همه وضعیت اقتصادی کشور گویای این است که فروش نفت ایران به چین و سایر خریداران در شرایط مطلوبی نیست. برگزاری موفقیت آمیز دهمین کنفرانس تجاری اعراب و چین در ژوئن ۲۰۲۳ که در ریاض برگزار شد، بار دیگر اهمیت سفر آذرماه ۱۴۰۱ شی جینگ پینگ به عربستان را آشکار کرد و نشان داد که این سفر روابط پکن و ریاض را به شکل ملموسی وارد دوران جدیدی کرده است. در طول همین سفر بود که عربستان اعلام کرد با چین بر روی ۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری توافق شده است. متناسب با این اد‌های عربستان در ژوئن ۲۰۲۳ و در بحبوحه دهمین کنفرانس تجاری عربی و چین قراردادی به ارزش ۵.۶ میلیارد دلار در زمینه تولید خودرو‌های الکترونیکی با چین امضا کرد که نشان داد عربستان نه تنها روابط خود را به بالاترین حد رسانده است، بلکه به شکل موفقی در حال رهبری روابط کشور‌های عرب با چین نیز هست. خبرگزاری عربستان دهمین کنفرانس اعراب و چین را با هدف تقویت مشارکت استراتژیک مبتنی بر ابتکار یک کمربند و یک راه معرفی کرد. بر اساس گزارش ها، بیش از ۳۵۰۰ مقام دولتی، سرمایه گذار، نمایندگان تجاری و کارشناسان از ۲۳ کشور در این رویداد شرکت کرده بودند. اگرچه روابط عربستان با چین به عنوان بزرگترین صادرکننده نفت جهان، همچنان عمدتاً حول محور انرژی می‌چرخد، اما ریاض به عنوان بخشی از برنامه چشم انداز ۲۰۳۰ برای تنوع بخشیدن به اقتصاد خود، در حال برنامه ریزی برای افزایش سرمایه گذاری در بخش‌های غیرنفتی است تا وابستگی خود را به نفت از بین ببرند. از مجموع ۴۳۰ میلیارد دلار تجارت چین با کشور‌های عربی در سال ۲۰۲۲ حدود ۲۵ درصد آن با عربستان بوده که ۳۰ درصد نسبت به سال ۲۰۲۱ رشد داشته است. در حالی که قرارداد‌های کلانی بین چین و عربستان امضا می‌شود، میزان سرمایه گذاری چین در ایران در سال ۲۰۲۲ فقط حدود ۱۸۵ میلیون دلار بوده است که در مقایسه با حجم سرمایه گذاری این کشور در عربستان بسیار ناچیز و غیر قابل مقایسه است. تحولات منطقه‌ای به گونه‌ای است که به نظر می‌رسد باید آنچه در خلال نشست تجاری دو روزه اعراب و چین در ریاض نمایان شد را نشانه‌ای از تغییر موازنه منطقه‌ای تفسیر کنیم؛ زیرا چین و پادشاهی عربستان قرارداد‌های سرمایه‌گذاری به ارزش ۱۰ میلیارد دلار امضا کردند؛ این علاوه بر اینکه نشان دهنده افزایش نفوذ و تاثیرگذاری عربستان در منطقه با کمک چین است؛ به معنی دور خیز چین برای پر کردن خلا ناشی از کمرنگ شدن حضور آمریکا در منطقه نیز هست. به طوری که بلینکن وزیر خارجه آمریکا برای جلوگیری از چنین رخدادی به عربستان سفر کرد و اعلام کرد آمریکا قصد ترک منطقه را ندارد. در نهایت باید گفت آنچه آمار و ارقام اقتصادی نشان می‌دهد حداقل تاکنون سیاست نگاه به شرق ایران آورده‌های چندانی برای کشور نداشته است. مرور مقایسه‌ای روابط تجاری چین با عربستان و با ایران این موضوع را بیشتر روشن می‌کند؛ زیرا سیاست موازنه گرایانه عربستان بین شرق و غرب آورده‌های بیشتری برای این کشور در روابطش با چین در مقایسه با ایران که سیاست شرق گرایی محض را را در پیش گرفته داشته است. نکته مهمی که اکثر کارشناسان در مورد چین بر روی آن اتفاق‌نظر دارند و باید مورد توجه قرار گیرد این است که این کشور اصولاً در برخورد با هر کشوری هرچه آن کشور می‌خواهد بشنود به آن می‌گوید. این روش ابهام را در مواضع چین بیشتر می‌کند؛ و ممکن است بعضی دولت‌ها مانند دولت فعلی ایران بیش از حد نیات چینی‌ها را صادقانه تصور کنند. چینی‌ها این سیاست همراهی با همگان را تجلی ایده‌آلی از سیاست دیپلماسی «متوازن» و «دوستانه» خود قلمداد می‌کنند که با آن توانسته اند برای خود جذابیت دیپلماتیک ایجاد کنند تا منافع خود را بهتر تامین کنند. اما رفتار عملی چین مبتنی بر واقعیات جهانی و منطقه‌ای است و سعی می‌کند در چهارچوب قواعد بین المللی حرکت کند، نمونه آن پابیندی محکم به تحریم‌ها علیه ایران است، ولی در عین حال به شکلی اغواگرانه این وسوسه را در بین بعضی تصمیم گیران ایرانی ایجاد کرده است که صرفا با اتکا به چین ولو در سایه تحریم‌ها می‌توان به پیشرفت و توسعه دست پیدا کرد.

مدت زمان مطالعه: 9 دقیقه و 11 ثانیه
سیاست نگاه به شرق ایران و چین ایران و عربستان دسته : سیاست

قیمت (دلار)تفییرعنوان
0.41709525.49%Onomy Protocol
0.751167-0.001%XSGD
4.61-4.18%BarnBridge
0.180576-6.26%Carrieverse
3.26-1.18%FC Barcelona Fan Token