نتیجه فرار نخبه ها از صدا و سیما این می شود!
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه و 21 ثانیهبفصل دوم سریال «چشمبندی» در حالی چند قسمتی است روی آنتن شبکه سه سیما آمده که طنازانش قرار است مخاطب را یاد نوستالژیهای تلویزیون بیاندازند؛ اما نقص در فیلمنامه به حدی مشهود است که گاه حین تماشای سریال دچار «شرم نیابتی» میشویم که چرا و چگونه سازندگان سریال، خودشان حین ساخت این کار گمان کردهاند که چنین شوخیهای دست چندمی مخاطب را به خنده خواهد انداخت! موقعیتهای کمیکی که شاید دو یا سه دهه پیش خنده ایجاد میکرد و حالا به شدت کسلکننده است. به هر حال این سریال تازهترین مجموعه تلویزیونی شبکه سوم سیماست که روایت مخلوط شده چند خانواده و رابطه پر از نفع و منافع آنها با یکدیگر را به تصویر میکشد. شاید تصمیمگیرندگان فکر کردهاند با چنین تحفهای میشود «حال و هوا» عوض کرد!سوژه این سریال بر اساس یک پرونده واقعی در بیمه شکل گرفته است و در سری دوم ژانر جنایی آن پررنگتر است. مضمون سریال در مورد محمولهای پزشکی است که وارد کشور میشود و قیمت بسیار بالایی دارد اما دزدیده میشود. این بار بیمه شده و در ادامه سرمایهگذار درخواست غرامت میکند. پرونده توسط محسن بورقانی پیگیری میشود، در حالی که بار در دفتر دوم حمید لولایی پنهان شده است. در قسمت اول، داستان تا جایی پیش میرود که حمید لولایی با مرجانه گلچین ازدواج میکند اما بعد از مدتی مرجانه گلچین به فکر فرزند خود میافتد و داستان ادامه پیدا میکند. «چشمبندی» از دور و قبل از مواجهه، شکل خوشایندی دارد، چون طنازانش همه یادآور اتفاقات شیرینی برای مخاطباند، در ترکیب بازیگران «چشمبندی» آنچه بیش از همهچیز محل توجه است، گردهمایی جمعی از کمدینهای محبوب و سرآمد آنان زوج حمید لولایی و مرجانه گلچیناند که طی سالهای اخیر امتحان خود را بهشایستگی پس دادهاند. اما خب تکرار ترکیبهای موفق، لزوما به موفقیت نمیانجامد.
سروش جمشیدی بازیگری که بعد از درخشش در «دورهمی» چندان موفق ظاهر نشده بود در نقش کارشناس واحد ارزشیابی خسارت بیمه، تکراری و بدون ایده است؛ قرار بوده او کارمند دفتر بیمه در قامت کارآگاه تیزبین و باهوش خودش باشد ولی در واقع اینگونه نیست و با همه پروندهها به شکل صحنهزنی و صحنهسازی برخورد میکند و رئیس خود را عاصی میکند. در سری دوم سریال شخصیتهای جدیدی هم وارد قصه شدهاند؛ افرادی همانند جواد رضویان به امید اینکه سری جدید بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار گیرد و بخش طنز آن هم قویتر عمل کند که خب نتیجه نداد. طنازان معروف «چشمبندی» به خودی خود میدانند چگونه باید مخاطب را سر ذوق بیاورند اما شاید این همنشینی آنها در این سریال کارگردانی و بیشتر از هر چیزی متن مناسبی پشت خودش نداشته؛ مثل آرش معیریان و پلاک 13 آنجا هم عوامل تلاش خود را کرده بودند اما چون فیلمنامه قدرتمندی در کار نبود تلاشها نتوانست به نتیجه خوبی دست پیدا کند؛ بنابراین «پلاک13» به سریال موفق تلویزیون تبدیل نشد.
تقریباً 12 قسمت از «فصل دوم این سریال بیرون آمده و برای نقد کردن بهطورکامل نیازمند زمان بیشتری است اما توقع بیننده تلویزیون بیش از اینهاست. وقتی سریالهای قدیمی رضا عطاران که حمید لولایی هم در آن ایفای نقش کرده است و یا کارهای مهران مدیری و «سه در چهار» مجید صالحی و برخی دیگر را ببینیم، انتظاراتمان بیشتر میشود. از این نکته غافل نشویم که شاهد احمدلو با دعوت از بازیگران و طنازان بهیادماندنی و حتی استفاده از پیشکسوتان که شاید دیگر پروژهها نسبت به آنان کملطفی میکنند، کار بزرگی کرده و بر پایه قدردانی و احترام به پیشینه و تجربه این هنرمندان قدیمی است.
بیشتر بخوانید:
سانسور شدید صدای آقای بازیگر را درآورد |
علیرضا خمسه نفرینم کرد! |
جیمز کامرون تاریخ اکران فیلم Avatar 3 را اعلام کرد |
عکس زیرخاکی از جوانی علیرضا خمسه با کراوات |