قبلا اعلام شده بود که هدف عمده مذاکرات بررسی سیاست های غرب درقبال تحولات تازه در شوروی و چین و اوضاع بین المللی است، اما وضعیت و انقلاب ایران موضوعی بود که بیشتر وقت نشست گوادالوپ را گرفت. به سبب ادامه اعتصاب روزنامه ها در ایران و محدود بودن برنامه اخبار رادیوتلویزیون ملی به همان سبب، مردم ایران در آن زمان از این نشست و مذاکرات آن و تفسیرهای مربوط آگاه نشدند.
کمتر از ده روز پس از این نشست، شاه (پهلوی دوم) از ایران رفت و همزمان و متعاقب او عده ای دیگر. شاپور بختیار آخرین نخست وزیر نظام سلطنتی قول به انحلال ساواک، تامین آزادی مطبوعات و رهایی زندانیان سیاسی و آزادی تشکیل احزاب با هر ایدئولوژی داد و گفت که از آن پس در ایران؛ شاه، سلطنت و نخست وزیر، حکومت خواهد کرد. اعتصاب روزنامه ها پایان یافت. ژنرال هایزر معاون ژنرال هیگ فرمانده نیروهای امریکا در اروپا به ایران آمد که جزئیات ماموریت خود را در کتابش آورده است و ....
دستیاران سران کشورهای شرکت کننده در مذاکرات گوادالوپ درهمان یکی ـ دو هفته اول پس از انجام این مذاکرات اشاره کرده بودند که در کنفرانس سران در گوادالوپ تصمیم گرفته شد که چهار دولت باید طوری رفتار کنند که در هر وضعیت، با کشور ایران به روابط حسنه ادامه دهند، نه فرد خاصی که بر آن حکومت می کند. همان زمان، برخی بودند که گفته بودند سران آمریکا و فرانسه و نخست وزیر انگلستان توافق کرده بودند که از ماندن شاه بر کرسی سلطنت حمایت نکنند. ولی صدر اعظم وقت آلمان نظر داده بود که با رفتن شاه، ناامنی ادامه خواهد یافت و نمی شود آینده ایران را پیش بینی کرد و بویژه مطمئن بود که ایرانِ پس از شاه، همچنان متحد غرب باقی بماند.
در پی انتشار تفسیرهای روزنامه نگاران درباره این نشست و عمدتا از 19 ژانویه بود که تظاهرات ایرانیان شدت گرفت و تا 22 بهمن ماه (11 فوریه) که انقلاب پیروز شد از شدت آن کاسته نشد.
تاریخ نگاران نوشته اند که هنوز برایشان روشن نشده است که چرا جیمی کارتر از ماندن شاه حمایت نمی کرد و چرا شاه به آن آسانی کشور را ترک کرد. او می دانست که بازگشت ندارد.
شاه در چند سال آخر سلطنت، در قبال شرق و غرب ظاهر تقریبا بی طرفانه به خود گرفته بود و با این روش، نه تنها بلوک شرق را متمایل به خود نکرد بلکه حمایت بلوک غرب را هم از دست داد. شاه از آغاز سلطنت از دولت لندن ترس داشت و این ترس که ریشه در اشغال نظامی ایران در شهریور 1320 و تبعید پدرش داشت به تدریج تبدیل به ترس توأم با تنفر شده بود و دولت لندن این را می دانست. با اینکه افراد مؤثر دیگری در دسترس بودند، پهلوی دوم در شهریور 1357 جعفر شریف امامی را نخست وزیر کرد تا نظر دولت لندن را نسبت به خود مساعد کند.
همچنین بخوانید:
تاریخچهِ دست دادن به عنوان علامت احترام و نیز دوستیعزیمت گروه پنجم صلیبیون از عکا به مصر
99 ساله شدن بتی وایت هنرمند هالیوودی
تأسیس نخستین بانک غیر دولتی ایران در بهمن 1328