یک خلبان آلمانی درست قبل از این که هواپیمای بمب افکن دو موتوره او در مزرعه فلورز فارم در ایگلشام، سقوط کند با چتر نجات از هواپیما بیرون پرید.
یک کشاورز محلی چنگگ به دست، بلافاصله او را دستگیر کرد و قبل از اطلاع دادن به مقامات او را به خانهاش برد.
این شخص که خودش را کاپیتان آلفرد هورن، معرفی کرده بود، گفت پیام مهمی برای دوک همیلتون دارد و تقاضا کرد با او ملاقات کند.
صبح روز بعد دوک همیلتون که خانهاش با محل سقوط هواپیما کمی بیش از ۱۸ کیلومتر فاصله داشت، برای ملاقات این خلبان مرموز آورده شد و در آنجا او خودش را رودلف هِس، معاون هیتلر رهبر رایش سوم و دوست قدیمی و متحدش معرفی کرد.
رودُلف هِس متولد ۲۶ آوریل ۱۸۹۴ در اسکندریه مصر زاده شد. رودلف هس یکی از چهرههای مؤثر حزب نازی (حزب ناسیونالسوسیالیست کارگران آلمان) و معاون آدولف هیتلر بهشمار میرفت.
هس در اسکندریه مصر از والدینی آلمانی، یونانی زاده شد. رودلف فرزند بزرگ خانواده شش نفری بود. پدر رودلف فریدز اچ هس اهل ایالت باواریا (بایرن) آلمان بود و مادر رودلف از اهالی یونان بود. خانواده رودلف هس در سال ۱۹۰۸ از اسکندریه به آلمان مهاجرت کرد. رودلف در مدرسه شبانهروزی ثبت نام کرد. او به ستارهشناسی علاقه داشت اما به اجبار پدرش مجبور شد برای کسب و کار به سوئیس برود. در زمان جنگ جهانی اول او داوطلب خدمت سربازی در هنگ هفتم باواریا (بایرن) شد و موفق شد نشان صلیب آهنین درجه دو دریافت کند. وی چند بار به شدت مجروح شد. از جمله یک بار که به شدت از ناحیه قفسه سینه مجروح شد و دیگر نتوانست به عنوان سرباز پیاده به جبهه بازگردد؛ بنابراین به نیروی هوایی منتقل شد و آموزشهای هوانوردی و خدمت در اسکادران عملیاتی را با رتبه ستوان در ۱۶ اکتبر ۱۹۱۸ گذراند.
معاون هیتلر
پس از جنگ جهانی اول هس به مونیخ بازگشت، وی در دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ ثبت نام کرد و در آنجا به مطالعه علوم سیاسی، تاریخ، اقتصاد و جغرافیای سیاسی پرداخت. هس سپس به حزب تازه تأسیس نازی و آدولف هیتلر پیوست و در کودتای آبجوفروشی مونیخ شرکت کرد. او در این کودتا دستگیر شد و به مدت هفت و نیم ماه به زندان افتاد. پس از آزادی به عنوان منشی خصوص هیتلر برگزیده شد. او رونویسی و تا حدی ویرایش کتاب نبرد من را نیز به عهده داشت. هس پس از مدتی توانست به سومین شخصیت حزب نازی پس از هیتلر و هرمان گورینگ تبدیل شود. هیتلر برای پاسخ به افکار عمومی و همچنین انحراف مردم از یک حکومت دیکتاتوری رودلف هس را به عنوان جانشین خود معرفی کرد. هس از این قدرت به دست آمده نهایت استفاده را کرد. وی در سرکوب مخالفان حزب و دولت نازی و همچنین در تدوین و تهیه قوانین نورنبرگ نقش پررنگی را ایفا کرد.پرواز به اسکاتلند
هس امیدوار بود آلمان نازی و بریتانیا با هم صلح کنند و جنگ در اروپا تمام شود. وی میدانست برای خارج شدن از حاشیه و جلب نظر هیتلر به این صلح نیاز دارد زیرا اگر این اتفاق رخ میداد آلمان نازی دیگر نیازی به جنگ با بریتانیا نداشت و میتوانست تمام توان خود را در جنگ با شوروی به کار گیرد و به نوعی اروپا را از آن خویش نماید. هس سرانجام در تاریخ ۱۰ مه ۱۹۴۱ ساعت ۶:۰۰ صبح به صورت مخفیانه از آوگسبورگ برای مذاکره با طرف بریتانیایی به سمت اسکاتلند پرواز کرد. او میدانست که این سفر کاملاً یک طرفه خواهد بود و هواپیما سوخت کافی برای بازگشت ندارد. پدافند بریتانیا با وجود اینکه هواپیما را شناسایی کردند اما در کمال تعجب دستور داشتند که به آن شلیک نکنند. او سپس در نزدیکی محل استقرار دوک همیلتون با برعکس نمودن هواپیما به بیرون پرید و با چتر نجات به زمین نشست. هس پس از فرود دچار شکستگی مچ پا شد. هس پس از دستگیری به دستور وینستون چرچیل به برج لندن منتقل شد. سپس دیداری کوتاه با وی صورت گرفت و چرچیل دستور داد هس مورد درمان قرار بگیرد. هس تا ۲۰ مه ۱۹۴۱ در برج لندن زندانی بود سپس به خانهای منتقل شد و چرچیل دستور داد هر اطلاعاتی که میتواند مفید باشد را از هس دریافت شود. مأموران ام آی شش (سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا) معتقد بودند هس دچار بیماری روانی است و به همین جهت روانپزشکی را به دیدن هس آوردند. روانپزشک پس از معاینه اعلام کرد هس دیوانه نیست اما احتمالاً به دلیل شکست در مأموریت خود دچار افسردگی شدید شدهاست. هس در طول دوره زندان خود به نوشتن خاطرات روزانه مشغول بود. دولت آلمان نازی با انتشار بیانیهای اعلام کرد که هس قربانی توهماتی باقیمانده از جنگ جهانی اول است، هس در کتاب خاطرات خود در این باره مینویسد:طبیعی است که باور این موضوع سخت باشد که من برای چه هدفی به بریتانیا آمدم، من با یک تصمیم بسیار سخت مواجه شدهام. من فکر کردم میتوانم از آمدن تابوت کودکان و سرازیر شدن اشک مادران جلوگیری کنم.
پرواز هس به سوی بریتانیا باعث تردید ژوزف استالین رهبر شوروی در خصوص بریتانیا شد. در دیداری که بین استالین و چرچیل صورت گرفت استالین در خصوص همکاری بریتانیا و آلمان نازی ابراز نگرانی کرد اما چرچیل منکر هر گونه همکاری با آلمان نازی شد.
چگونه بریتانیا از آزادی زودرس رودلف هس حمایت کرد
رودلف هس، که از نظر سلسله مراتب جانشینی در رژیم نازی، تنها پس از هرمان گورینگ قرار داشت به دوک همیلتون گفت قصد دارد واسطه توافق صلح بین بریتانیا و آلمان باشد.دکتر جیمز کراسلند، دانشیار رشته تاریخ بین الملل در دانشگاه جان مورز لیورپول، می گوید: “تعجب آور نیست که همیلتون از تمام این ماجرا کمی یکّه خورده بود.”
به چه دلیل یک مقام سرشناس آلمان نازی در بحبوحه جنگ برای انجام یک ماموریت تک نفره باید حدود۱۶۰۰ کیلومتر راه را از فراز خاک دشمن عبور کند و ناچار شود در مزرعه ای در مرکز اسکاتلند فرود آید؟
و چرا او به اشتباه فکر می کرد دوک همیلتون(نماینده وقت پارلمان) حاضر خواهد بود با شروطی که برای هیتلر قابل قبول باشد جهت توافق صلح تلاش کند؟
به عقیده دکتر کراسلند ماهیت عجیب داستان سبب شده بود که برای سال ها همچنان یک فرضیه توطئه “پایدار” وجود داشته باشد از جمله این ادعاها که گروهی از بریتانیاییهایی که میخواستند چرچیل را ساقط کرده و در باره صلح گفتگو کنند، مشوق اجرای این برنامه بوده اند.
ولی به گفته این مورخ بنا بر اسنادی که از رده محرمانه خارج شده، اطلاعات نادرست رودلف هس در مورد میزان طرفداری از توافق صلح سبب شد او ماموریتی را که ناشی از خیالبافی بود، شروع کند.
دکتر کراسلند اضافه می کند که در مراحل اولیه جنگ، میانجیگران مهمی برای توافق صلح تلاش کرده بودند ولی پس از روی کار آمدن چرچیل در مه ۱۹۴۰ این تلاش ها متوقف شد.
رودلف هِس معتقد بود که یک پیوند خونی بین بریتانیایی ها و آلمانی ها وجود دارد و دشمن مشترک آنها روسهای شوروی هستند.
در اواخر پاییز ۱۹۴۰ او از تماس هایش پرسید که آیا بریتانیایی هایی که خواستار گفتگوی صلح باشند، وجود دارند؟
آلبرشت هاشوفر، دوست رودلف هس از دوک همیلتون که قبل از جنگ او را در برلین ملاقات کرده بود، و شخص مشکوکی به نظر نمی رسید نام برد.
هاشوفر برای برقراری تماس به دوک همیلتون نامه نوشت ولی هرگز جوابی دریافت نکرد. بعدها معلوم شد که ام آی فایو(سرویس اطلاعات و امنیت داخلی بریتانیا) این نامه را ضبط کرده بود.
در ماه آوریل ۱۹۴۱ رودلف هِس بی طاقت شده بود و در انتظار دریافت خبری از دوک همیلتون مبنی بر آمادگی اش برای مذاکره، مشغول تمرین پرواز با هواپیمایش بود.
او دوباره به سراغ آلبرشت هاشوفر رفت و شنید هنوز کسانی هستند که خواستار صلحند.
دکتر کراسلند می گوید رودلف هس این سخنان را به معنی توصیه برای اجرای نقشه اش تعبیر کرد و تصمیم سرنوشت ساز پرواز به بریتانیا را گرفت.
“از نقطه نظر هس، این که گفته می شد کسانی هستند که مخالفت با موضع چرچیل را شروع کرده اند، کافی بود که تصور کند این اشخاص حاضر به ساقط کردن چرچیل و صلح با هیتلر هستند.”
به عقیده این مورخ، رودلف هس شخصی زودباور و دچار خیالات واهی بود و از این رو باور داشت تصمیمی که گرفته از نظر جهان کاملا منطقی است.
چرا هِس تا این حد مصمم به انجام این ماموریت بود؟
دکتر کراسلند می گوید رودلف هس یکی از اولین پیروان هیتلر بود. پس از کودتای ناموفق هیتلر در مونیخ در سال ۱۹۲۳، مدتی را در زندان لندزبرگ با او گذرانده و احتمالا زمانی نزدیکترین دوست واقعی هیتلر بود.ولی با شروع جنگ جهانی دوم ستاره اقبال رودلف هس در داخل حلقه رایش سوم، رو به افول گذاشت و غالبا سایر شخصیت های برجسته او را مسخره می کردند و به همین جهت به گفته دکتر کراسلند مصمم بود مجددا مورد لطف هیتلر قرار گیرد.
به عقیده دکتر کراسلند شرح رسمی داستان این است که این پروازِ یک مردِ خیالباف با اطلاعاتی نادرست بود که چیزی را که واقعی نبود، باور داشت.
اولین تشخیص دکتری که رودلف هس را پس از دستگیری معاینه کرد این بود که او مبتلا به اسکیزوفرنی و دچار اختلالات روانی است.
ولی در ادامه گفتگوهایشان دکتر هیکز، از شنیدن این که علیرغم برتری وقت آلمان در جنگ، هیتلر و هِس بریتانیاییها را تحسین می کردند، متعجب شده بود.
به نظر دکتر هیکز، ممکن است همین علاقه به بریتانیایی ها دلیل تصمیم رودلف هس برای پرواز تک نفره اش به اسکاتلند بوده باشد.
هیتلر گفت او اطلاعی از نقشه رودلف هس نداشت و طولی نکشید که حزب نازی او را دیوانه اعلام کرد.
فرستاده صلح یا مبتکر خودخوانده
ماجرای دستگیری رودلف هس توسط بریتانیاییها از جمله نکات جالب و مرموز جنگ جهانی دوم است که مانند وقایعی، چون آتشبس ٤٨ ساعته آدولف هیتلر در بندر دانکرک هنوز همه زوایای آن روشن نشده است. او ١٠ می١٩٤١ سوار بر یک هواپیما راهی اسکاتلند شده و پس از فرود با مقامات انگلیسی و ازجمله وینستون چرچیل ملاقات کرد.اینکه چنین سفری ابتکار شخص هس بود یا با اطلاع آدولف هیتلر انجام شد، هنوز بعد از گذشت ٨ دهه به طور دقیق مشخص نشده است. هس ازجمله طرفداران صلح با بریتانیا و متمرکزکردن همه توان ارتش آلمان در جبهه جنگ با شوروی بود و دقیقاً همین موضوع باعث شد سفر ظاهراً صلحجویانه او به انگلستان شک استالین را برانگیزد. نهایتاً اتفاقی که افتاد این بود که انگلیسیها هس را جدی نگرفته و تا پایان جنگ او را در حبس خود نگاه داشتند. اسناد و شواهد از دچارشدن هس به افسردگی و اختلال روانی طی حبس در انگلستان حکایت دارند تا جایی که او در جریان دادگاه نورنبرگ نیز در مقابل سوالات هر یک از قضات تکرار میکرد هیچ چیز از گذشته به یاد ندارد.
سرنوشت غمگین رودلف هس
١٧ آگوست ١٩٨٧ میلادی، رودلف هس از رهبران حزب نازی و معاون آدولف هیتلر در ٩٣ سالگی در زندان درگذشت. هس براساس حکم حبس ابدی که از دادگاه نورنبرگ گرفته بود ٤٢ سال از عمر خود را پشت میلهها گذراند. وقتی در نوامبر ١٩٤٥ میلادی زنگ آغاز دادگاه نورنبرگ به صدا درآمد، همه آنهایی که همکاری موثری با ارکان مختلف رایش سوم داشتند یکی یکی مقابل قضات این دادگاه قرار گرفتند. اما در این میان چشم و گوش همه متوجه نتیجه محاکمه ٢٤ عضو ارشد دولت آدولف هیتلر بود. رودلف هس ازجمله کسانی بود که بهرغم نزدیکی به پیشوای آلمان نازی حکم حبس ابد شامل حالش شد؛ هر چند که برخی در آن زمان همین حکم را نیز سنگین ارزیابی کردند. در سال ۱۹۴۶، هس در دادگاه نورنبرگ به مجازات حبس ابد محکوم شد. او در سال ۱۹۸۷ در ۹۳ سالگی در زندان اسپاندائو درگذشت. در آگوست ۱۹۸۷م «رودلف هس» با پیچاندن سیم لامپ سلول به دُور گردنش خودکشی کرد. برخی میگفتند که احتمالاً دیگران در خودکشی به او کمک کردهبودند، اما آقای «تونی لو تیسیه» کاملاً مطمئن است که «رودلف هس» این کار را به تنهایی انجام دادهاست. او میگوید که تدابیر امنیتی در زندان اشپانداو بسیار سختگیرانه بود. در سلول فقط یک کلید داشت و آنهم دست سرزندانبان بود. پس از مرگ «هس» هر ساله عدهای از نئونازیها در سراسر اروپا راهپیمایی میکنند و شعار میدهند. در سال ۲۰۱۱م اجارهی ۲۰ سالهی قبر «هس» به پایان رسید. خانوادهی او درخواست تمدید ۲۰ سالهی آن را کردند، اما این درخواست رَد شد. به دستور مقامهای آلمانی و در جهت جلوگیری از تجمع نئونازیها در این مکان، قبر «هس» در کلیسای لوتری در شهر وونزیدل تخریب شد و استخوانهای باقیمانده از او نیز سوزانده و به دریا ریخته شد. «رودلف هس» تنها بازماندهی نازیها بود که دارای مقبرهای مشخص بود.چرا رودلف هس آزاد نشد؟
این واقعیت که در سال ۱۹۶۶ سایر شخصیت های آلمان نازی آزاد شدند و تنها هِس همچنان در زندان ماند، موجب این تصورات شد که دلیل آزاد نکردن او این بود که آنها نمی خواستند حقیقت هرگز کشف شود.ولی بررسی اسنادی که در سال ۲۰۱۷ از رده محرمانه خارج شده بود، نشان می داد که دولت بریتانیا به دفعات از شوروی درخواست آزادی رودلف هس را کرده بود.
دکتر کراسلند این سئوال را مطرح می کند که اگر قرار بود چیزی در باره ماموریت رودلف هس مخفی بماند، به چه دلیل دولت بریتانیا خواستار آزادی او می شد که تا داستان از زبان او شنیده شود؟
او می گوید برای پژوهشگران جنگ جهانی دوم داستان رودلف هس اتفاق نادری است ولی بیشتر مورخان جنگ جهانی بیش از یکی دو پاراگراف به این داستان اختصاص نداده اند.
دکتر کراسلند اضافه می کند: “این ماجرای شگفت آوری است که هرگز فراموش نخواهد شد و به همین جهت ذهن من همیشه با آن درگیر خواهد بود.”
تایم لاین زندگی رودلف هس:
۱۸۹۴: تولد در اسکندریه، مصر۱۹۱۴ - ۱۹۱۸: خدمت در جنگ جهانی اول، کسب درجه ستوانی تا پایان جنگ
۱۹۲۰: پیوستن به حزب نوپای نازی هیتلر
۱۹۲۳: به زندان افتادن همراه هیتلر و رسیدن به مقام منشی او
۱۹۳۳: نایب رئیسی حزب نازی پس از به قدرت رسیدن هیتلر
۱۹۴۱: پرواز تک نفره به بریتانیا در جستجوی صلح، بازداشت توسط نیروهای بریتانیایی
۱۹۴۶: محکومیت به حبس ابد به خاطر جنایت علیه صلح (جنایات جنگی)
۱۹۴۷: انتقال به زندان اسپاندائو در برلین
۱۹۸۷: کشف جنازه به دار آویخته اش در زندان