نگاهی به «فسیل» فیلمی عامه پسند و مفرح


مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه و 46 ثانیه
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه و 46 ثانیه
کمدی‌های عامه‌پسند هم‌چنان مهم‌ترین فیلم‌ها برای کشاندن تماشاگران به سالن‌های سینما هستند.
نگاهی به «فسیل» فیلمی عامه پسند و مفرح
اما مشکلی که فیلم‌های این زیر ژانر در سال‌های اخیر داشتند این بوده که خلاقیت در آن‌ها به چشم نمی‌خورد. همه کمدی‌های ایرانی سعی می‌کنند با استفاده از یک الگوی ساده و همه فهم فیلم‌هایی بسازند که مخاطب انبوه را به سالن‌های سینما بیاورد. این سبک از فیلم سازی باعث شده تماشاگران ایرانی شانس تماشای کمدی‌های جذاب و خلاقانه را از دست بدهند. به نظر می‌رسید کمدی‌های اکران نوروز هم از چنین ویژگی‌هایی برخوردار باشند. اما فیلم فسیل تمام پیش فرض‌ها را به هم ریخت و توانست یکی از متفاوت‌ترین کمدی‌های چند سال اخیر سینمای ایران را به مخاطب عرضه کند.
«فسیل» داستان سه دوست با نام‌های اسی (با بازی بهرام افشاری)، سعید (با بازی هادی کاظمی) و صفا (با بازی ایمان صفا) است که در سال‌های پیش از انقلاب گروه موسیقی به نام بلک داگز تاسیس کرده‌اند. آن‌ها در برنامه تلویزیونی آهنگی را می‌خوانند که باعث دستگیری آن‌ها می‌شود. بازجوی آن‌ها در ساواک یعنی سرهنگ خسروی (با بازی بابک کریمی) به آن‌ها قول می‌دهد در صورت همکاری آن‌ها را آزاد می‌کند. بعد از آزادی این سه نفر تمام دستورات سرهنگ خسروی را انجام می‌دهند. غافل از این‌که قرار است سرنوشت متفاوتی برای این سه دوست رقم بخورد…
فیلم فسیل ایده مرکزی درخشانی دارد و همین ایده مرکزی درخشان هم هست که به تیم نویسندگان این فیلم اجازه می‌دهد که موقعیت‌های کمدی متنوع و جذابی خلق کنند. اغراق نیست اگر بگوییم در هر سکانس فیلم حداقل یک یا دو شوخی خنده‌دار و درجه یک وجود دارد که تماشاگر را می‌خنداند. امینی از تمام ظرفیت‌های نوستالژیک درون داستان استفاده می‌کند تا تماشاگر را با نمادهایی که از آن‌ها خاطره دارد بخنداند. فیلم با حضور گروه بلک داگز در یک برنامه خاطره‌انگیز قدیمی آغاز می‌شود؛ برنامه‌ای که یکی از مشهورترین برنامه‌ها در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب بود و نویسندگان به خوبی متوجه شده‌اند اگر قصد دارند تماشاگر درگیر نوستالژی ایرانی را با یک شروع متفاوت پای فیلم بنشانند باید از مهم‌ترین نمادهای آن دوران استفاده کنند. به همین خاطر فیلم خود را با این برنامه و حضور خواننده مشهوری که آهنگ‌هایش هنوز شنیده می‌شود آغاز می‌کنند تا هم اتمسفر کلی فیلم را جا بی‌اندازند و هم تماشاگر را مشتاق تماشای بقیه فیلم نگه دارند.
فسیل، جدا از امتیازاتِ معمول‌اش نسبت به‌باقی فیلم‌های این سینما (که تماشاگرش را آزار نمی‌دهد، پی‌گیری داستان‌اش کار سختی نیست، از ابزار خنداندن، فقط وقاحت و ایجاد اشمئزاز را یاد نگرفته، چند ایده‌ی قابل قبول در مسیر قصه‌اش دارد، و دلایلِ دیگر)، به‌این خاطر پرفروش است و پیش‌بینی می‌شود: خیلی پرفروش خواهد شد که دست روی نقطه‎‌‌ی مهم و در عین حال ساده و قابل درکی از ناخودآگاه اجتماعی و گفتمان جمعی مردم ایران، در این دوره‌ی تاریخی گذاشته است: قصه‌ی مردمی که می‌خواهند زندگی‌شان را بکنند، فرهنگ واقعی خودشان را داشته باشند، با آن کسی که دوست‌اش دارند، بیرون بروند، موسیقی را که می‌خواهند گوش بدهند یا اجرا کنند، برای بازیگری که واقعن دوست دارند کف بزنند، مهمانی را که می‌خواهند برگزار کنند، اجتماعی را که دوست دارند شکل بدهند و... در صد سال اخیر، به‌شکل‌های مختلف، در این مسیر انسانی، از طریق گروه‌های مرجع گوناگون، خلل ایجاد شده است.
شخصیت اصلی فسیل، تمام تلاش‌اش این است تا همین مسیر را، در برابرِ شاعر چپ و ایدئولوژیکِ پیش از انقلاب تا گشت ارشادِ پس از انقلاب، طی کند و نمی‌تواند. نهایت آرمان‌اش تجربه‌ی همین زندگی است که مدام به‌تعویق می‌افتد. این، گفتمان روز جامعه‌ای است که خسته از زندگی در سایه‌ی این آرمان‌ها، آرزوی یک چنین زندگی روزمره‌ای را در کنار هم‌وطنان‌اش دارد. هم‌وطنان‌ای که هر روز بیش از قبل، انتظارش را می‌کشند تا هم‌دیگر را شاد ببینند، فرهنگ واقعی‌شان، آن‌چه خرسندشان می‌کند، بی‌هیچ تحقیر و مزاحمت و موانع ایدئولوژیک، حفظ کنند. کمبود فیلم هم که وجودش می‌توانست باعث استقبال بیش‌تر از فیلم باشد، موسیقی است. موسیقیِ که انگار اجازه‌ی پخش‌اش را نداشته؛ تا موسیقی که سازندگان فیلم، به‌خصوص برای سکانس نهایی، در در ساختِ آن کم‌کاری کرده‌اند.
فیلمِ فسیل، جدا از همه‌ی قوت‌ها و ضعف‌های‌اش، یک فیلم ساده، برای همین مردم ساده و آرزوی ساده‌ای است که به‌شکل عجیب و غریبی در این مملکت، مدام به‌مشکل خورده است. شخصیت اصلی‌اش، که به‌خاطر چند جرعه زندگی، حاضر است حتی هر جور هم‌رنگِ ارزش‌های رسمی شدن‌ای در دوران‌های مختلف از سوی گروه‌های مرجع را هم، به‌پاداش چند لحظه زندگی با ارزش‌ها و سلیقه‌ی واقعی‌اش، تحمل کند! و باز به‌هدف‌اش نمی‌رسد. این قصه‌ی زندگی بخش مهمی از مردم ایران در قرن اخیر است. همین است که مطمئن می‌شویم اگر بد و بلایی پیش نیاید؛ خواهد فروخت. خیلی بیش از این‌ها هم خواهد فروخت. همان مردم در انحصاری‌ترین و موردِ قهر قرار گرفته‌شده‌ترین دوران این سینما، به‌تماشای این فیلم خواهند رفت. سینمایی که از این نظر، بخش غالب جریان‌های به‌اصطلاح "روشنفکری" و "ضدروشنفکری"‌اش در اغلب دوران‌ها، مانع همین مردم؛ برای تجربه‌ی همان زندگی ساده و معمولی بوده است. این مردم از جمله، می‌خواهند فیلمی را ببینند که دوست دارند.


نظر کاربران چیست؟

* برید فیلم فسیل رو ببینید کمدی خیلی خوبی بود ...
* از روزی که این فیلم فسیل رو اکران کردیم اهنگ فرنگیس‌ از رو زبونم نمیره
* به دعوت یک دوست فیلم (فسیل) رو در سینما دیدم، اومدم یکم گارد روشنفکرانه بگیرم که آره من با این مبتذل‌ها و لوده‌ بازی‌های سینمای ایران نمیخندم که موفق نبودم و بسیار خندیدم و لحظات مفرحی گذروندم.
* فسیل رو ببینید خیلی عمق نداره اما برای یک ساعت الکی خندیدن بد نیست
* امشب رفتیم سینما واسه فیلم فسیل ، اینکه دنبال معنای خاصی نباشی و فقط بخوای بخندی خوبه

فیلم فسیل سینما سرهنگ خسروی بلک داگز بهرام افشاری هادی کاظمی ایمان صفا بابک کریمی دسته : سینما
نگاهی به «فسیل» فیلمی عامه پسند و مفرح
4.5 (2)


درود به روحتون =)

1402/01/27 5 · Reply


ممنون بخاطر آگاهی رسانی در این خصوص

1402/01/27 4 · Reply



طرح زندگی خوب

درباره ما

طرح زندگی خوب، پرتال جامعی است که در اکثر حوزه های مرتبط با کیفیت زندگی، به ارائه خدمات آنلاین و تولید محتوی می پردازد. هدف این سامانه، ایجاد فرصت های بهبود در کیفیت زندگی فارسی زبانان بویژه ایرانیان عزیز می باشد.

عضویت در خبرنامه
عضویت

کلیه حقوق وبسایت glp.ir متعلق به تیم طرح زندگی خوب است.